چرا ترامپ به جنگ تعرفه ها بیش از درگیری نظامی علاقه دارد؟/ تعرفه بهمثابه سلاح؛ بررسی پیامدها برای خانوارهای آمریکایی و اقتصاد جهان
سیاسی
بزرگنمايي:
عصر کرد - اقتصاد 24- در بخش عمده تاریخ ایالات متحده تعرفه راه حلی برای مشکلات اقتصادی خاص بوده است. واشنگتن از وضع تعرفه برای جمع آوری پول و محافظت از صنایع ایالات متحده در برابر رقبای خارجی استفاده کرده بود. روسای جمهور آمریکا پس از جنگ جهانی دوم به طور انتخابی از تعرفهها استفاده کردند.
با این وجود، "دونالد ترامپ" این رویه را تغییر داده است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
او میگوید از تعرفهها برای حل و فصل مجموعهای از مشکلات سیاسی مانند مهاجرت و گسترش سرزمینی استفاده خواهد کرد. او روز یکشنبه پس از آن که کلمبیا دو هواپیمای حامل مهاجران اخراج شده را رد کرد، آن کشور را به وضع تعرفه 25 درصدی تهدید کرد. پس از این تهدید دولت کلمبیا به سرعت موضع خود را تغییر داد و کوتاه آمد. این راهبردی است که به ندرت از سوی روسای جمهور دیگر آمریکا دیده شده بود. اکنون ترامپ تقریبا هر روز از آن استفاده میکند.
تعرفه به عنوان یک ابزار همه کاره از زمان روی کار آمدن ترامپ، او به چندین کشور گفته که اگر آن چه را که میخواهد انجام ندهند بر واردات از کشورهایشان تعرفه وضع خواهد کرد. او گفته که 25 درصد تعرفه بر محصولات کانادا و مکزیک و 10 درصد تعرفه بر روی محصولات چینی اعمال خواهد کرد، مگر آن که آن کشورها جریان مواد مخدر و مهاجران به ایالات متحده را متوقف کنند.
هم چنین، او گفته که در صورت خودداری روسیه از واگذاری قلمرو گرینلند به ایالات متحده تعرفههایی را علیه مسکو به دلیل جنگ در اوکراین اعمال میکند. او دانمارک را نیز بدین خاطر تهدید به اعمال تعرفه کرده است. تسلیم شدن سریع کلمبیا در برابر خواسته ترامپ در روزهای اخیر ممکن است ترامپ را جسورتر سازد و پرسشهایی را برای سایر نقاط جهان در مورد این که او تا چه حد این استراتژی را پیش خواهد برد ایجاد کرده است.
روسای جمهور پیشین آمریکا معمولاً در واکنش به مسائل تجاری تعرفههایی وضع میکردند. برای مثال، در واکنش به افزایش لاستیکهای وارداتی از چین که به لاستیک سازان آمریکایی آسیب میرساند، یا در واکنش به یارانههایی که کانادا برای فعالان صنعت چوب خود اختصاص داده بود، یا در پاسخ به سهمیه اروپایی برای واردات موز.
ترامپ اولین رئیس جمهوری نیست که از تجارت برای شکل دادن به سایر اهداف سیاست خارجی استفاده میکند. برای مثال، "ریچارد نیکسون" رئیس جمهور اسبق جمهوری خواه آمریکا گفته بود که اوکیناوا را تنها در صورتی به ژاپن باز خواهد گرداند که منسوجات کمتری به ایالات متحده ارسال کند. با این وجود، رویکرد "بسیار آشکار و مبادلهای" ترامپ در تاریخ آمریکا منحصربفرد است.
آیا تبدیل تعرفه به یک سلاح سیاسی اقدامی مجاز است؟ کشورهایی که در سازمان تجارت جهانی عضویت دارند متعهد شدهاند که صرفا برای تقویت اقتصاد، یکدیگر را از طریق وضع تعرفهها مورد آزار و اذیت قرار ندهند. با این وجود، در قوانین بین المللی یک استثنا در مورد "امنیت ملی" ذکر شده است. هم چنین، یکی از قوانین ایالات متحده به رؤسای جمهور در صورت اعلام وضعیت اضطراری ملی اختیارات گستردهای میدهد. در گذشته این قانون تحت عنوان قانون اختیارات اقتصادی در شرایط اضطراری بینالمللی مصوب سال 1977، برای صدور تحریمها و نه تعرفهها مورد استفاده قرار میگرفت. برای مثال، واشنگتن پس از آزمایش سلاح هستهای توسط کره شمالی در سال 2008 میلادی از این قانون برای جلوگیری از تجارت با آن کشور و مجازات مقامهای کره شمالی استفاده کرد.
کشورهای دیگر هنوز در جستجوی بهترین راه برای پاسخ به تهدیدات این چنینی هستند. بسیاری از کشورها فهرستی از کالاهای آمریکایی را تهیه کردهاند که در صورت وقوع جنگ تجاری تعرفه متقابل وضع خواهند کرد. با این وجود، آنان نگران تعرفههای یکسان هستند. ایالات متحده یک بازار بزرگ است و آن کشورها نیازمند دسترسی به آن هستند. واقعیت آن است که تشدید جنگ تعرفهها بیش از آن که به اقتصاد ایالات متحده آسیب برساند به اقتصاد سایر کشورها آسیب خواهد رساند. این در مورد هر شریک تجاری بزرگ ایالات متحده از جمله کانادا، چین، اتحادیه اروپا و مکزیک صدق میکند.
به همین دلیل است که بسیاری از رهبران تصمیم گرفتهاند به خواستههای ترامپ تن دهند. مکزیک اقدامات بیش تری برای جلوگیری از مهاجرت غیر قانونی به مرزهای آمریکا انجام میدهد و مواد مخدر بیش تری را کشف و ضبط کرده است. کانادا نیز پهپادها و بالگردهای بیش تری را برای مقابله با مهاجرت غیر قانونی به سوی مرز خود با ایالات متحده اعزام کرده است.
به دنبال تهدیدات تعرفهای چه وضعیتی حاکم خواهد شد؟ با این وجود، بسیاری از دولتهای متحد ایالات متحده از این که ایده تهدید تعرفهای بر سر هرگونه اختلاف نظر سیاسی آنان به صورت آماده قرار داشته باشد نفرت دارند. اتحادیه اروپا در حال گسترش قراردادهای تجاری با آمریکای لاتین و مکزیک است. اگرچه ممکن است خیلی زود باشد که بگوییم تاکتیک ترامپ در برابر متحدان ایالات متحده و رقبایی مانند چین تا چه اندازه موفق خواهد بود، اما تا این جای کار نشان میدهد که چگونه ترامپ که به مهارتهای خود برای مذاکره میبالد در اتخاذ یک موضع سرسختانه برای رسیدن به هدفش در مذاکره تردیدی به خود راه نمیدهد.
بیشتر بخوانید: چماق تعرفههای آمریکایی بر سر ژئوپلیتیک جهان؛ بررسی پیامدهای اهرم ترامپ در سیاست خارجی
تعرفهها در عمل چگونه کار میکنند و چه کاری انجام میدهند؟ تعرفهها مالیاتهایی هستند که بر واردات اعمال میشود. تعرفهها توسط دولت بر شرکتهای واردکننده کالا تحمیل میشوند. بنابراین، تعرفهها از نظر فنی توسط واردکنندگان داخلی پرداخت میشوند. با این وجود، اکثر اقتصاددانان موافق هستند که بخش منصفانهای از هزینه تعرفهها توسط مصرف کنندگان به شکل قیمت بالاتر برای کالاهایی که تعرفه بر روی شان وضع شده پرداخت میشود. بنابراین، برای مثال، زمانی که فروشگاه "والمارت" تلویزیونی را از چین وارد میکند، تعرفههای وارداتی را به دولت ایالات متحده میپردازد، اما احتمالاً آن تلویزیون را با قیمتی بالاتر از قیمتی که اگر تعرفه وضع نمیشد، در خرده فروشی به مشتریان عرضه میکند.
تعرفهها چه تأثیری بر اقتصاد ایالات متحده دارند و چرا سیاستمداران تصمیم به اعمال آن میگیرند؟ تأثیر مستقیم تعرفهها آن است که با افزایش قیمت واردات، واردات را برای شرکتهای داخلی گران میکنند. اثر غیرمستقیم تعرفهها باعث گرانتر شدن مصرف کالاهایی برای خانوارها میشود که یا وارداتی هستند که تعرفهها بر آن اعمال میشود یا کالاهای داخلی هستند که از نهادههای تحت تعرفه قرار گرفته استفاده میکنند.
تأثیر آن بر تولیدکنندگان داخلی کمتر مشخص است. از یک سو، نظریه اقتصادی میگوید که تولیدکنندگان داخلی باید سهم بیشتری از بازار مصرف داخلی داشته باشند، زیرا کالاهای داخلی اکنون نسبتا رقابتیتر هستند. با این وجود، بسیاری از تولیدکنندگان داخلی در ایالات متحده کالاها را برای مصرف نهایی تولید میکنند و بنابراین، برای نهادههای تولید به واردات وابسته هستند. برای مثال، اگر قیمت فولاد وارداتی از چین افزایش یابد، تولید خودرو برای خودروسازان داخلی آمریکا گرانتر میشود، صرفنظر از این که این تولیدکنندگان تصمیم به ادامه واردات فولاد چینی داشته باشند و هزینه آن را به مصرف کنندگان منتقل کنند.
بنابراین، تعرفه ممکن است سود حاشیهای برای تولیدکنندگان داخلی فولاد به همراه داشته باشد، اما احتمالاً با افزایش قیمتهای مصرفکننده، این منفعت جبران خواهد شد. تولیدکنندگان داخلی فولاد ممکن است حتی برای ایجاد مشاغل با مشکل مواجه شوند، زیرا بسیاری از تولیدکنندگان آمریکایی بیشتر سرمایه بَر هستند، و بنابراین، برای افزایش تولید بیشتر از کشوری مانند چین متکی بر نیروی کار بیشتر و اتوماسیون کمتر است، به اتوماسیون متکی میباشند.
سیاستمداران معمولاً تعرفههایی را برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی در برابر رقابت خارجی وضع کردهاند، که اغلب به عنوان بخشی از یک سیاستگذاری صنعتی گستردهتر با این هدف بوده که سطح نزدیک به اشتغال کامل در تولید را حفظ کند. سیاستمداران در برخی موارد برای محافظت از مصرف کنندگان داخلی در برابر کالاهای خارجی که دولت آنها را مضر یا ناامن قلمداد میکند، تعرفههایی وضع میکنند. در نهایت، مواردی وجود دارد که در آن تعرفهها برای منافع امنیت ملی اعمال میشوند، به ویژه برای جلوگیری از تجارت در صنایع خاصی که آن فناوری میتواند برای اهداف نظامی و هم چنین برای اهداف غیرنظامی مورد استفاده قرار گیرد.
تحمیل تعرفه طبیعتا باید تولید خارجی را کاهش دهد. با این وجود، اقتصاد جهانی اکنون در مقایسه با نیم قرن پیش به قدری غیر متمرکز شده که تولیدکنندگان خارجی اغلب میتوانند بازاری برای صادرات خود در کشورهای دیگر پیدا کنند. هم چنین، تولیدکنندگان خارجی میتوانند آخرین مرحله تولید پیش از صادرات را به کشور همسایهای که آمریکا بر آنان تعرفه وضع نمیکند، انتقال دهند و از این طریق تأثیر تعرفه از سمت تولید را دور بزنند.
در واقع، این وضعیتی بود که در واکنش به تعرفههای اعمال شده بر چین توسط بایدن رخ داد. در نتیجه، کالاهایی که مبداء شان از چین بود کماکان میتوانستند راه خود را به بازار مصرف ایالات متحده پیدا کنند، اما در طول مسیر توقف بیش تری داشتند. این وضعیت را میتوان در یک اقتصاد جهانی که سطح بالایی از تجارت درون صنعتی در آن جریان دارد انتظار داشت که به موجب آن کالاهای مصرف نهایی در چندین کشور در طول فرآیند تولید متوقف میشوند.
در دوران پس از جنگ جهانی دوم، برای اکثر کشورها معمول بود که سطحی از تعرفهها را به عنوان بخشی از سیاستگذاری صنعتی گستردهتر حفظ کنند یا از صنایع کلیدی مانند کشاورزی محافظت به عمل آورند، که امروزه نیز توسط بسیاری از کشورها از طریق یارانههای داخلی حمایت میشوند. با این وجود، به طور خاص از دهه 1970 میلادی به این سو، اقدامی تحت رهبری ایالات متحده برای کاهش تعرفهها صورت گرفته است. در نتیجه، تعرفهها از سال 1994 تا 2017 به طور قابل توجهی کاهش یافتند. در روندی معکوس، ترامپ نشان دهنده انحراف از این روند است، اما باید دید که تاثیر پایدار سیاستهای او چه خواهد بود، به ویژه از آنجایی که به نظر میرسد ترامپ مشتاق طرح تهدید اعمال تعرفه برای گرفتن امتیازات سیاسی است. اگر ترامپ بتواند امتیازاتی بگیرد، ممکن است تعرفهها به اندازهای که او در لفاظیهای سیاسی مطرح کرده اعمال نشوند.
معایب تعرفهها چیست؟ اقتصاددانان چه نگرانیهایی دارند؟ تعرفهها باعث افزایش قیمت و کاهش تجارت میشوند. از دید اقتصاددانان، این موضوعی نگران کننده است، زیرا در مقایسه با یک نظام بازرگانی بازتر، باعث ایجاد ناکارآمدی خواهد شد. در صورتی که کشورهای مورد تعرفه قرار گرفته از سوی آمریکا بخواهند اقدامات تلافی جویانه انجام دهند، اعمال تعرفههای شدید میتواند آتش جنگ تجاری را شعله ور سازد.
تعرفهها قیمتها را برای خانوارها و مهمتر از همه برای مشاغلی که به منظور تولید محصولات خود به نهادههای وارداتی متکی هستند، افزایش میدهند. در آن صورت، نه تنها قیمت محصولات وارداتی افزایش مییابد، بلکه قیمت کالاهای تولید شده در داخل با واردات رقابت میکند. به بیان ساده تر، حمایت از صنایع داخلی سود حاصل از تجارت را کاهش میدهد.
تعرفههای واردات نه تنها تقاضا برای واردات را کاهش میدهد، بلکه صادرات را نیز کاهش خواهد داد. این تأثیر از آنجا ناشی میشود که با استفاده بیشتر از منابع داخلی برای تولید کالاهایی که قبلاً وارد شده بودند، این منابع از صنایع صادراتی خارج میشوند.
علاوه بر این، کاهش نیروی کار، همان طور که ترامپ قصد دارد با اخراج مهاجران غیرمجاز انجام دهد، تنها باعث تشدید این محدودیت میشود. اگر تولید کالاهای وارداتی ایالات متحده افزایش یابد، اما تولید کالاهای صادراتی کاهش یابد، هیچ تضمینی وجود ندارد که اشتغال کلی در تولید افزایش یابد. تجارب کشورهای آسیایی در حال توسعه و آمریکای پیش از جنگ جهانی اول ارزش تعرفهها را به عنوان محرک تولید نشان میدادند. با این وجود، آن اقتصادها همگی عمدتاً مبتنی بر کشاورزی و با منابع زیادی از نیروی کار روستایی در دسترس برای حرکت به سمت تولید بودند که به سختی میتوانند الگویی برای ایالات متحده امروز باشند. حتی الکساندر همیلتون، اولین وزیر خزانه داری ایالات متحده و یکی از مدافعان قوی سیاستگذاری در راستای ارتقای تولید آمریکایی نیز تعرفههای نسبتاً پایین را ترجیح میداد.
منبع: نیویورک تایمز، خبرگزاری فرانسه، دانشگاه آمریکایی، موسسه اقتصاد بین الملل پترسون
-
دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۱:۳۵
-
۴ بازديد
-
-
عصر کرد
لینک کوتاه:
https://www.asrekurd.ir/Fa/News/959144/