بزرگنمايي:
عصر کرد - پس از نوسانات شدید قیمت دلار، اکنون به نظر میآید بازارساز فرمان ایست به نرخ اسکناس آمریکایی در محدود 80 هزار تومانی داده است. گرچه براساس قانون پولی و بانکی کشور مصوب تیر ماه 1351، این بانک مرکزی است که به عنوان حافظ ارزش پولی ملی و تنظیمکننده نظام پولی و اعتباری کشور، وظیفه تثبیت نرخ ارز را برعهده دارد، اما به نظر میرسد که برخی از نمایندگان مجلس هم در میان تلاطم بازار ارز به دنبال اقدامات نمایشی هستند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
یازدهم دی ماه بود که حسینعلی حاجی دلیگانی، نماینده مجلس خبر از جمعآوری امضا برای استیضاح وزیر اقتصاد داد، اما طرح استیضاح همتی به دلیل قانع شدن اعضای کمیسیون اقتصادی، منتفی شد. با این حال به نظر میرسد نمایندگان از آنجایی که به لحاظ قانونی دستشان به محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی که وظیفه کنترل و مدیریت نرخ ارز را دارد، نمیرسد و نمیتوانند او را به مجلس بکشانند به سراغ عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد رفتهاند؛ مصداق بارز این مثل که «گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مس گری».
به گزارش اقتصاد 24 ، محمدرضا فرزین ، ازجمله مدیرانی است که صندلی که در دولت رئیسی گرفته بود را در دولت پزشکیان هم حفظ کرد. نرخ دلار در دی ماه سال 1401 زمانی که بر صندلی بانک مرکزی تکیه زد، 44 هزار تومان بوده و اکنون به 81 هزار تومان رسیده است. به نظر میرسد بین عبدالناصر همتی و محمدرضا فرزین به عنوان دو راهبر اقتصادی دولت اختلاف نظر وجود دارد. اولین اختلاف همتی و فرزین بر سر نرخ دلار نیمایی نمایان شد؛ آنجایی که وزیر اقتصاد معتقد بود فاصله قیمت ارز نیمایی و آزاد بسیار زیاد است و فرزین در مقابل عنوان کرده بود نمیتوان نرخ ارز نیمایی را بیش از 47 هزار تومان افزایش داد.
اختلاف دیگر همتی با فرزین بر سر دلار بازار آزاد است. برخلاف فرزین که اثر ناآرامیهای منطقه بر افزایش نرخ ارز را نادیده میگیرد و آن را بر گردن کانالهای تلگرامی و سایت آمریکایی انداخته است و اساسا دلار بازار آزاد را به رسمیت نمیشناسد، همتی اثرات ناآرامیها در منطقه بر قیمت دلار را پذیرفته است. در جلسهای که در روز سوم دی ماه کمیسیون اقتصادی مجلس با وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی برگزار کرد، همتی درباره اینکه نرخ حقیقی ارز باید به حدود 73 هزار تومان میرسید، گفت: «البته این پیشبینیها برای شرایط عادی کشور بود، اما در یک ماه گذشته با توجه به انتخابات آمریکا، حملات اسرائیل و شرایط سوریه و منطقه، میتوان گفت عملکرد بانک مرکزی قابل دفاع است، اما لازم است باز تلاش شود.»
اقتصاد 24 به منظور بررسی نقش بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز با فرشاد پرویزیان نایب رییس انجمن اقتصاد ایران به گفتوگو نشسته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
* به نظر میرسد بازارساز از نرخ 80 هزار تومانی دلار رضایت دارد که چند روزی است قیمت آن در این محدوده آرام گرفته است. اما این امر فشار مضاعفی را بر مردم و تولیدکنندگان وارد میکند. در مجموع مدیریت بازار ارز توسط بانک مرکزی قابل قبول بوده است؟
- موضوع اصلی اینجاست که نرخ ارز لنگر اسمی تورم شده است. بدین معنا که وقتی نرخ ارز بالا میرود، انتظارات تورمی مردم افزایش پیدا میکند و نگران میشوند. حافظه تاریخی مردم به آنها اینطور یاد داده است که وقتی پول ملی بیارزش میشود به سمت خرید طلا و ارز میروند؛ بنابراین هرگونه افزایش نرخ ارز هم تورم را افزایش میدهد و هم انتظارات تورمی را شعلهور میکند.
زمانی که انتظارات تورمی بالا میرود، فعالان اقتصادی مناسبات اقتصادیشان را بر مبنای همین انتظارات جدید تنظیم میکنند و نرخها را بالا میبرند. حتی اگر قیمت دلار ریزش پیدا کند هم آن انتظارات پایین نمیآید و میگویند موقت است. به همین دلیل است که قیمت دلار که کاهش پیدا میکند، چیزی ارزان نمیشود.
اینکه از مدیریت بانک مرکزی بر نرخ ارز سوال میپرسید، به باور من خود پرسش ایراد دارد؛ یعنی تا زمانی که ما واژه «مدیریت» را به کار ببریم و اعمال کنیم، به معنای همان نرخ دستوری است که نتیجه 50 سال اقتصاد دستوری ما وضعیتی است که به آن دچار شدهایم. اقتصاد از هیچ کس دستور نمیگیرد، اما به این معنا نیست که بگوییم نرخ ارز را رها کنیم. مگر بقیه اقتصاد آزاد است که ما نرخ ارز را هم رها کنیم؟ تا زمانی که شما اقتصاد را دستوری اداره میکنید و بعد بخواهید نرخ ارز را به سمت بازار آزاد نزدیک کنید، به سوی تک نرخی کردن ارز نرفتهاید بلکه به این سمت رفتهاید که از طریق تسعیر، بودجه ریالی دولت را تامین کنید؛ چراکه بزرگترین مالک ارز، دولت و شرکتهای دولتی هستند.
وقتی نرخ ارز در بازار بالا برود، ریال بیشتری نصیب دولت میشود تا بودجهاش را تامین کند ولی از آن طرف فشار تورمی بر مردم وارد میشود. اما آیا راهی وجود دارد؟ یعنی اگر من را به جای رئیس بانک مرکزی بگذارند، آیا میتوانم مدیریت کنم؟ باید در پاسخ بگویم خیر! کشور یک اندازهای درآمد دارد که به دلیل تحریم و قرار گرفتن در لیست سیاه FATF ما نمیتوانیم درآمدمان را به داخل کشور بیاوریم و مبادلات مالی ما روان و به اندازه اقتصاد ما نیست؛ بنابراین محدودیت ارزی داریم و از آن سو تقاضا هم وجود دارد که این منجر به افزایش قیمت دلار میشود. از این رو به جای اینکه از مدیریت نرخ ارز که به معنای همان اقتصاد دستوری است، صحبت کنیم باید اصل مشکل را برطرف کنیم.
* اصل مشکل چیست؟
- اصل مشکل خروج از لیست سیاه FATF و رفع تحریمهاست. تا زمانی که این دو مانع را داشته باشیم اگر نوبلیستهای اقتصاد را هم در کشورمان بر سر کار بیاوریم، نمیتوانند مسائل اقتصادی ما را درمان کنند؛ چراکه اقتصاد ما بسته شده و با دنیا ارتباطی ندارد. مبادله با کشورهای دوست و متحد مانند چینیها را داریم ولی نمیتوانیم پولمان را راحت منتقل کنیم. از این رو هزینهمان بالا میرود و دلار کمتری دریافت میکنیم.
اخیرا رئیس کل بانک مرکزی گفته است که یک کانال تلگرامی قیمت دلار را تعیین میکند؛ وقتی میگوییم «یک کانال» این کانال در ادبیات اقتصادی یعنی یک بنگاه اقتصادی. فرض میکنیم که حرف ایشان هم درست است، اما آیا یک بنگاه اقتصادی به تنهایی میتواند بانک مرکزی و کل اقتصاد کلان ما را فلج کند؟ این آدرس غلط دادن است. باید خطاب به ایشان بگویم که آقای رئیس کل بانک مرکزی! برای مسائل اقتصاد کلان، آدرس اقتصاد خرد ندهید.
بیشتر بخوانید: فرزین اعتباری برای بانک مرکزی باقی نگذاشته است/ رئیس کل بانک مرکزی سیاست منسوخ شده ارزپاشی را اجرا میکند/ بعید است بتوانیم به FATF ملحق شویم
نرخ ارز از متغیرهای اقتصاد کلان و ناشی از محدودیت منابع، تحریم و قرار گرفتن در لیست سیاه FATF است. پرسش من از آقای فرزین این است که آیا یک کانال تلگرامی میتواند شما را فلج و نرخ تعیین کند؟ اگر این را بپذیریم که بهتر است بانک مرکزی را تعطیل کنیم. ما در یک جنگ اقتصادی هستیم و طرف مقابلمان هم معلوم است که چه کسی است ولی راهش این نیست. برای اینکه مسئله حل شود به سراغ رفع مسئله FATF و تحریمها بروید.
* مسئله به رسمیت نشناختن دلار بازار آزاد توسط بانک مرکزی چه تبعاتی دارد؟
- نرخ همانی است که در بازار آزاد است. آقای فرزین با اینکه اقتصاد خواندهاند، اما یک مقدار اداری - مهندسی صحبت میکنند. مثلا میگویند ما 80 الی 90 درصد ارز کشور را با این نرخ داریم تامین میکنیم و کالای اساسی کشور را میآوریم، اما یک عده در بازار کارهایی میکنند که ما به رسمیت نمیشناسیم. باید بگویم خیر، ما در اقتصاد قیمت موثر و رابطه مبادله داریم که همان 5 درصد روی کل بازار ارز اثر میگذارد.
نمیشود که بانک مرکزی دلار آزاد را به رسمیت نشناسد ولی بخواهد نرخ نیما را به بازار آزاد نزدیک کند؛ این یک تناقض است. بانک مرکزی هر زمان بازار آزاد را به رسمیت شناخت، آن بازار هم ساز و کارش درست میشود. این باز هم به معنای اصلاح مدیریت کلان اقتصاد کشور است. موضوع نرخ ارز است که به تحریم و FATF ارتباط دارد.
*به نظر میرسد خط فکری اقتصادی آقایان همتی و فرزین با یکدیگر متفاوت است. این تفاوت تفکر چگونه آسیب خود را به اقتصاد وارد میکند؟
- موضوع مشخص است؛ یا ما نظام چند نرخی داریم یا نظام تک نرخی بازار. همین که شما نرخ تعیین میکنید پس دیگر بازار نیست. من به اختلافات آقایان همتی و فرزین کاری ندارم؛ من میگویم اگر یک کانال تلگرامی دارد روی بازار تاثیر میگذارد پس شما چه کارهاید؟ اگر دارید بازار را اداره میکنید چرا آدرس اشتباه میدهید؟ اگر هم میخواهید انتظارات رقم نخورد که راه بیانش این نیست.
من نمیگویم آقای فرزین اشتباه میگوید بلکه حرف این است که شیوه مدیریت ایشان نشان از کنترل انتظارات تورمی ندارد. باید بپذیریم که تحریم هستیم و در لیست قرار سیاه FATF قرار داریم، از این رو مبادله مالی ما دچار مشکل است، نمیتوانیم دلار را به داخل کشور بیاوریم و داریم آدرس غلط میدهیم که این حرفها خود انتظارات تورمی را بیشتر تحریک میکند.
به باور من نباید دنبال اختلاف همتی و فرزین باشیم؛ طبیعی است که میانشان اختلاف وجود دارد، چون بالاخره به یک نحو میخواهند مشکل را از سر واکنند. انتظارات تورمی زمانی مهار میشود که جامعه سیگنال مثبتی درباره دلار دریافت کند. این امر زمانی محقق میشود که جامعه احساس کند که دولت به دنبال حل مسئله تحریم و FATF است. غیر از این ارائه راه حل سیاسی به مشکل اقتصادی است.
* اگر بخواهیم همین شرایط کنونی را در نظر بگیریم که در شرایط تحریمی قرار داریم و مسئله FATF هم حل نشده است. در این وضعیت بانک مرکزی چه کاری باید انجام دهد؟
در همین شرایط بانک مرکزی دارد بهترین کار را میکند. همین که قیمت دلار الان 100 هزار تومان نشده و 80 تومان است دارد شق القمر میکند. شرایط ما عادی نیست و شرایط جنگی است. ما مشکل اقتصاد کلان داریم و این را وابسته به فرد نمیدانم که اگر مسئله شخص آقای فرزین باشد، بتوانیم آن را حل کنیم. حتی اگر آقای همتی را رئیس کل بانک مرکزی بگذاریم، ایشان هم کار بهتری نمیتواند انجام دهد. ما باید اساس اقتصاد را درمان کنیم.