عصر کرد
یک شب تا سحر با سازندگان تجربه مرگ
شنبه 9 فروردين 1404 - 17:17:41
عصر کرد - به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، دعوت به پشت صحنه‌ ضبط آخرین برنامه‌ فصل ششم زندگی پس از زندگی برایم حس عجیبی داشت؛ ترکیبی از اشتیاق، هیجان و نوعی حس تقدس. هر شب، آن گنبد باشکوه را در تیتراژ می‌دیدم، اما این‌بار قرار بود از نزدیک وارد دنیایی شوم که پشت دوربین‌ها جریان داشت. فرصتی که نه‌تنها مرا به فضای واقعی ساخت این برنامه می‌برد، بلکه امکان دیدن عوامل و حتی تجربه‌گری را که داستانش قرار بود روایت شود، برایم فراهم می‌کرد.
جمعه 8 فروردین ماه ساعت 9 شب در موزه‌ دفاع مقدس جایی که یادگارهای تاریخ پرفراز و نشیب حماسه‌های ایرانی در آن در قاب نگاه جلوه‌گری می‌کند. ساعت 8:30 شب بود که وارد ساختمان مدور و گنبدی موزه شدم. برخلاف انتظارم، سکوت عجیبی آنجا حاکم بود. نور کم، راهروهای خالی، و سایه‌های خاطراتی که در جای‌جای موزه نفس می‌کشیدند. قدم‌هایم را آرام‌تر برداشتم، اطراف را کاویدم. ادوات و ماشین‌های جنگی غول‌پیکر، هواپیمای تک‌ملخه‌ قدیمی، و دیوارهای تخریب‌شده‌ای که نمادی از مقاومت خرمشهر بودند، همگی مرا به گذشته‌ای می‌بردند که در قاب تاریخ ثبت شده بود. جلوتر که رفتم، شیب ملایم دوطبقه‌ای توجه‌ام را جلب کرد. آغاز مسیر شیب، قاب‌هایی از شهدای دفاع مقدس، هرکدام با نام و مشخصاتشان، گویی در سکوتی مقدس به رهگذران خوش‌آمد می‌گفتند.

عصر کرد

ورود به اتاق فرمان؛ خاطره خانه‌ای از یک قهرمان در ورودی اتاق فرمان که رسیدم، تصویری چشم‌نواز می‌کرد. پوستری بزرگ از حاج قاسم سلیمانی در کنار مادر مهربان و دوست‌داشتنی‌اش؛ چهره‌ مردی که سال‌ها از مردم و وطنش حراست کرد، در کنار مادری که دعای خیرش، سایه‌ آرامش همیشگی‌اش بود. از مدیر تولید پرسیدم: «اتاق فرمان برنامه شما اینجاست؟» با لبخند گفت: «بله، در فصل ششم ما در این غرفه از موزه ضبط داریم.» لحظه‌ای مکث کردم، انگار تکه‌های یک جورچین در ذهنم کنار هم قرار گرفته بود.با خودم گفتم: تیتراژ فصل ششم برنامه هم از کرمان، باغ شاهزاده‌ ماهان آغاز شده، و حالا هم ضبط برنامه در غرفه‌ای که تصویر شهید شهیر کرمان بر آن نقش بسته است! این هم‌گونی ونشانه‌ها، گویی چیزی فراتر از یک برنامه تلویزیونی را نشان می‌داد؛ شاید پیامی اشاره وار برای مسیری که از سوی آسمان تعیین‌شده و حالا من که اینجا، در دل این مسیر ایستاده بودم. قدم به داخل اتاق فرمان گذاشتم، جایی که همه‌ هماهنگی‌ها، تصاویر و روایت‌ها از اینجا جان می‌گرفتند و روی صفحه‌ تلویزیون‌ها نقش می‌بستند.

عصر کرد

گفت‌وگو با خستگی‌ناپذیران پشت صحنه؛ راز استقامت در مسیر حقیقت سحر نزدیک بود و هر کدام از عوامل برای صرف سحری به سمت آشپزخانه رفتند. با پایان ضبط تجربه‌گر اول، به عوامل پشت صحنه خدا قوت گفتم. من آن شب به عنوان گزارشگر تا صبح کنار این تیم بودم و حجمی از سختی و تلاش برای تهیه تنها یک قسمت را دیدم، برایم جالب بود که چگونه با وجود مشقت‌های هر قسمت این برنامه، عوامل آن همچنان با اشتیاق مشغول ضبط اند؟ تصمیم گرفتم پاسخ را از خودشان بشنوم. اولین کسی که به سمتش رفتم، محمد نداف مدیر تصویربرداری استودیو بود که در حال خروج از راهروی اتاق فرمان بود. از او درباره تأثیر این برنامه و سختی‌های تولید پرسیدم، گفت: «رمضان 1403 برای من یکی از آن تجربه‌های خاص است که همیشه از آن یاد خواهم کرد. چون برای اولین بار برای ضبط فصل ششم به این برنامه دعوت و با عوامل آشنا شدم. زندگی چیزی جز خاطره نیست؛ مثلا بعضی سفرها 24 ساعت طول می‌کشد اما تا 24 سال از آن صحبت می‌شود، چون خاطراتش عمیق بوده‌اند. در این 43 روز در موزه دفاع مقدس و غرفه حاج قاسم زندگی کردیم، تمام دیوارها، موکت‌ها و اکسسوری‌ها شاهد این حضورند. زندگی پس از زندگی یک رد از خودش به جا می‌گذارد، درست مثل عطری که بعد از رفتن هم حضورش احساس می‌شود. یکی از دلایل این ماندگاری، ذات خود برنامه است و دلیل دیگر، حضور آقای موزون. آقای موزون جز صداقت چیزی ندارد، او یک وطن‌پرست واقعی است. خیلی‌ها ممکن است برای منافع شخصی از ایران و وطنشان حرف بزنند، اما کسی که باور دارد، از دل و جان سخن می‌گوید. زندگی‌اش کاملاً تحت‌الشعاع این برنامه است؛ برایش از هیچ چیزی نمی‌گذرد تا کار به بهترین شکل انجام شود. ضبط این برنامه با وجود سخت و طولانی بودن، با دقت و ظرافت انجام می‌شود که این احترام به شعور بیننده، برای من ارزشمند است.

عصر کرد

در ادامه به سراغ زینب دهقانی منشی صحنه پروژه زندگی پس از زندگی رفتم و از نحوه آشنایی‌اش با این پروژه و تأثیر آن بر زندگی‌اش پرسیدم. می‌گوید پروژه زندگی پس از زندگی اولین تجربه حرفه‌ای‌اش بوده و پیش از آن، عکاسی می‌کرده. دهقانی به موضوع لوکیشن‌های هر فصل و نحوه انتخاب آن‌ها هم اشاره کرده و می‌گوید: «انتخاب لوکیشن‌ها و استودیوهای ضبط، معمولا خارج از سازمان و با انتخاب تهیه کننده انجام می‌شود و گاهی مشکلات و عدم حمایت‌های برخی نهادهای مسئول باعث می‌شود فرآیند ساخت برنامه با مشکل مواجه شده و ساخت هر فصل در استودیوی متناسب با شرایط خاص همان استودیو انجام شود. بخش پایانی مصاحبه با شاهین فتحی گریمور بود که توضیح می‌دهد: کشورهای عربی گریمورهای حرفه‌ای ندارند و تقریباً تمام گریمورهایی که در پروژه‌های آن‌ها کار می‌کنند ایرانی هستند. این موضوع نشان‌دهنده‌ سطح بالای کیفیت گریم در ایران است، اما در داخل کشور این حرفه از حمایت و امکانات لازم برخوردار نیست. به نظر او سازمان صداوسیما می‌تواند حمایت بیشتری از این برنامه داشته باشد و در شرایط معاصر این سازمان بیش از گذشته به ساخت این نوع برنامه‌ها نیاز دارد. در بخش پایانی، شاهین فتحی تأثیر عمیق برنامه را بر مخاطبان، به‌خصوص جوانان، برجسته می‌داند و از تجربه‌ خودش می‌گوید که چگونه دیدگاهش متأثر از این برنامه نسبت به مرگ تغییر کرده است. او زندگی پس از مرگ را یک حقیقت روشن می‌داند و معتقد است که انسان‌ها دنیای بعدی خود را از پیش می‌سازند.

عصر کرد


http://www.Kurd-Online.ir/fa/News/979077/یک-شب-تا-سحر-با-سازندگان-تجربه-مرگ
بستن   چاپ