عصر کرد - به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل؛ کتاب «سوز عطشم می‌کشد...» نمایشنامه‌ای در باب دفاع مقدس به نویسندگی «شاهد مجتهدزاده» توسط انتشارات «خط هشت» در 1000 نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده است.
این نمایشنامه در سه صحنه، قصه چهار جوان رزمنده بسیجی نوجوان را نقل می‌کند که پشت یک خاکریز در محاصره‌اند و آب و غذایی هم ندارند.
آنها تلاش می‌کنند تا خود را از این مخمصه نجات دهند. قصه این نمایشنامه بسیار جذاب است و نویسنده تلاش کرده تا با ایجاد کشمکش بین شخصیت‌ها، معارف و فرهنگ دفاع مقدس را در غالب گفت‌و‌گو‌های بین این چهار جوان به مخاطب منتقل کند.
در بخشی از کتاب آمده است:
(یک خاکریز در عمق صحنه پیداست، تعدادی جعبه مهمات در گوشه و کنار و یک بی سیم در گوشه‌ای/ دو جوان با لباس بسیجی در پشت خاکریز چشم به آنسو دوخته‌اند، جوان سومی در میان صحنه نشسته و پشت به خاکریز در عالم خود غوطه ور است) 
اولی: چیزی می‌بینی؟ 
دومی: نه مثل اینکه هنوز خبری نیست...
سومی: خبر مرگشون... (بی سیم را به طرف خود می‌کشد)
اولی (خطاب به سومی): بلدی؟
سومی: چی؟
اولی: بلدی درستش کنی؟ بی سیمو میگم.
دومی: از صبح، کله پا شده، یه دستی به سر و گوشش بکش اگه می‌تونی...
سومی: (بی سیم را بلند کرده و سعی می‌کند باتری آن را در بیاورد)
دومی: فکر می‌کنی از بچه‌های اطلاعات- عملیاته؟
اولی: بین نیرو‌های خودمون که ندیده بودمش، ممکنه...
دومی: دست خالی هم اومده، ببین.
سومی: دستت به جایی بند نباشه و بین زمین و آسمون معلق بمونی جایی که نمی‌دونی کجاست، جهنمه یا بهشت، ناسوته یا لاهوت؟
انتهای پیام/

http://www.Kurd-Online.ir/fa/News/959178/«اگر-دیر-آمدم»