عصر کرد
از نجف‌آباد تا خرمشهر؛ مسیر پرافتخار یک مجاهد بی‌همتا
چهارشنبه 19 دي 1403 - 13:48:17
عصر کرد - حاج احمد کاظمی از زادگاهش نجف‌آباد تا فتح خرمشهر، مسیری پرافتخار را در دفاع از میهن پیمود؛ او که از مبارزه با رژیم ستم‌شاهی تا فرماندهی در جبهه‌های جنگ تحمیلی پیش رفت، به نمادی از مقاومت و ایثار تبدیل شد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، سردار سرلشکر پاسدار شهید احمد کاظمی در سال 1338 در نجف‌آباد اصفهان به دنیا آمد و همچون سایر جوانان، سرگرم تحصیل شد؛ با پیدایش جرقه‌های انقلاب اسلامی دوشادوش ملت به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداخت و در بیست و سومین بهار زندگی خود، در اوایل سال 59 به کردستان رفت تا با رزمی بی امان، دشمنان داخلی انقلاب را سرکوب کند؛ او دوران جوانی خود را با لذت حضور در جبهه‌های نبرد از کردستان گرفته تا جای جای جبهه‌های جنوب در صف مقدم مبارزه با متجاوزان بعثی در سِمت‌هایی چون دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان، شش سال فرماندهی لشکر 8 نجف، یکسال فرماندهی لشکر 14 امام حسین (ع)، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده داشت.
پرده اول: شهیدی که به شکنجه‌گر خود در ساواک کمک کرد با آغاز مبارزات ملت ایران در برابر رژیم شاهنشاهی، احمد هم مبارزات خود علیه شاه را آغاز می‌کند و یک بار هم توسط ساواک دستگیر می‌شود؛ محسن رضایی درباره مبارزات احمد کاظمی پیش از انقلاب می‌گوید: «در سال‌های 1356 و 1357 در تظاهرات و راهپیمایی و پخش اعلامیه و شعارنویسی فعال بود. در آخرین محرم قبل از پیروزی انقلاب، مأمورین ساواک او را در میان دسته عزاداری شناسایی و بازداشت می‌کنند. چند ماهی در زندان ساواک بود که به شدت او را شکنجه کرده بودند، پاسبانی با چکمه به دهان احمد کوبیده بود که تا یک ماه پس از آزادی خونریزی بینی داشت. پس از پیروزی انقلاب، مسئولین قضائی نجف‌آباد از ایشان می‌خواهند که شکنجه‌گرانش را معرفی کند تا آنها را محاکمه کنند، او زیر بار نمی‌رود و می‌گوید انقلاب، آن‌ها را تنبیه کرده است. جالب است که یکی از همین افراد، چند سال قبل از شهادت احمد، برای انتقال فرزندش از دانشگاه آزاد یک شهر به شهر دیگر از احمد کاظمی طلب کمک کرده بود و او هم به دانشگاه آزاد توصیه کرده بود که مشکل ایشان را حل کنید.»

عصر کرد

پرده دوم: دنیای احمد پس از پیروزی انقلاب اسلامی پس از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی، احمد کاظمی با آغاز قائله‌های تجزیه‌طلبانه در کردستان، با گروهی متشکل از 50 نفر، برای مقابله با ضد انقلاب راهی مناطق غربی کشور می‌شود.
وی بی‌درنگ در اوایل سال 1359 و همزمان با آغاز اقدامات تروریستی و خرابکارانه احزاب ضدانقلاب در کردستان، پس از طی یک دوره کوتاه مدت 15 روزه آموزش نظامی، به اتفاق گروهی ابتدا به کرمانشاه اعزام شد و از کرمانشاه با یک هواپیمای نظامی هرکولس 330 به سنندج رفت.
احمد همراه سرلشکر یحیی رحیم صفوی شهید حسین خرازی و سایر سپاهیان و بسیجیان از فرودگاه سنندج به سوی تپه دیدگاه مشرف بر شهر سنندج حرکت کردند و در آن تپه استقرار یافتند؛ همچنین با توجه به اینکه جاده سنندج به سقز در دست ضدانقلاب بود، شروع به پاکسازی جاده نمودند و تا سقز و بانه نیز پیشروی کردند و دوباره به سقز بازگشتند و حدود 40 روز در سقز ماندند؛ در این مأموریت شهید کاظمی در درگیری با ضدانقلاب و پاکسازی جاده‌های اطراف سنندج، با توجه به آموزش‌های چریکی که دیده بود، نقش ارزنده و تأثیرگذاری داشت.
با تداوم بحران در کردستان، احمد دوباره با گروهی از نیروهای سپاه پاسداران نجف آباد عازم سنندج شد و در پادگان توحید و تپه دیدگاه استقرار یافت؛ این گروه اعزامی سپس در پایگاه حسین آباد که بین سنندج و دیواندره قرار دارد مستقر شد و مأموریت یافت جاده سنندج تا دیواندره پاکسازی کند؛ پس از گذشت چند روز از استقرار در دیواندره، احمد همراه گروهی جهت پاکسازی یکی از محورهای اطراف این شهر اعزام شدند و در جریان درگیری که با گروه‌های حزب دمکرات کردستان روی داد، احمد از ناحیه پا مورد اصابت دو گلوله قرار گرفت و جهت درمان در بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران بستری شد؛ در حقیقت احمد پس از انجام این مأموریت که حدود 2 ماه طول کشید موفق به شکست ضدانقلاب و بازگرداندن امنیت به کردستان شد.

عصر کرد

پرده سوم: حاج احمد، فاتح خرمشهر وی با آغاز جنگ تحمیلی به مناطق جنوب کشور می‌رود و در منطقه آبادان مسئولیت جبهه فیاضیه را در دست می‌گیرد؛ گروه 50 نفره همراه احمد کاظمی هسته اولیه تشکیل لشکری می‌شود که بعدها یکی از قوی‌ترین لشکرهای ایران بانام لشکر 8 نجف اشرف می‌شود.
احمد کاظمی که در ابتدای جنگ جوانی ناشناخته بود، در سال‌های بعد تبدیل به فرمانده‌ای قوی و تأثیرگذار می‌شود تا جایی که در جریان عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر لقب فاتح خرمشهر را به او می‌دهند و او اولین فرماندهی بود که خبر آزادسازی خرمشهر را از طریق بی‌سیم اعلام می‌کند.
در ادامه روند دفاع مقدس هم حضور وی به‌عنوان فرمانده لشکر 8 نجف، شخصیتی برجسته از او ساخته بود؛ سردار کاظمی پس از دفاع مقدس به دلیل رشادت‌هایی که در جبهه‌ها از خود نشان داده بود مفتخر به دریافت سه نشان فتح از دست فرمانده کل قوا شد.
صادق آهنگران، مداح نامی هشت سال جبهه‌های جنگ و دفاع مقدس در کتاب تاریخ شفاهی خود درباره خصوصیات فردی و فرماندهی سرلشکر شهید حاج احمد کاظمی می‌گوید: احمد یک فرمانده دقیق و با اقتدار بود. این را از نظم و انضباطی که بر لشکرش حکم‌فرما بود، می‌شد فهمید. در بحث عملیات با کسی تعارف و رودربایستی نداشت. وقتی با اجرای عملیاتی مخالف بود، خیلی صریح و واضح اعلام می‌کرد که حاضر نیست یگانش را به عملیات بیاورد.
احمد کاظمی از جمله فرماندهانی بود که برای حضور در یک عملیات، ساعات زیادی با فرماندهی بحث‌وجدل می‌کرد؛ او معتقد بود که بسیجی‌ها امانت مردم دست او هستند و باید با حداقل تلفات بتواند به اهداف عملیات برسد.
سردار قاسم سلیمانی هنگام شهادت احمد کاظمی گفته بود: «زمانی که احمد به شهادت رسید، تصورم این بود که تمام روزنامه‌ها این‌گونه تیتر بزنند که فاتح خرمشهر به شهادت رسید؛ همان‌طور که به‌طور مثال، وقتی نابغه‌ای در حوزه ریاضیات فوت می‌کند، روزنامه‌ها تیتر می‌زنند: پدر علم ریاضیات دار فانی را وداع گفت.
فکر می‌کنم حقی که او بر گردن مردم ایران دارد، از دیگر اندیشمندانی که مورد تجلیل قرار گرفتند، نه‌تنها کمتر نبوده، بلکه بیشتر نیز بوده است.

عصر کرد

پرده چهارم: مجاهدتی که پس از دفاع مقدس هم ادامه داشت پس از دوران دفاع مقدس اما همچنان ناآرامی‌هایی در مناطق شمال غرب کشور ادامه داشت و گروهک‌های ضد انقلاب از این ناحیه صدماتی را به کشور وارد می‌کردند؛ در این هنگام و در سال 72 سردار کاظمی به‌عنوان فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا شمال غرب کشور منصوب شد؛ در این زمان سردار کاظمی طرحی با نام قدر را برای تأمین امنیت این مناطق طراحی و در دستور کار خود قرار می‌دهد.
براساس این طرح، پایگاه‌های تأمینی در بیشتر نقاط این مناطق، جمع‌آوری شدند و یگان‌های مانوری سپاه با تعقیب گروه‌های شورشی در دو سوی مرز آنان را سرکوب کردند و امنیت را به‌گونه‌ای مطلوب به مناطق کردنشین ایران بازگرداندند.
یکی از دوران بسیار مهم فرماندهی سردار کاظمی، دوره هفت ساله فرماندهی قرارگاه حمزه سید الشهدا است؛ در این دوران سردار کاظمی توانست با اجرای اقدامات مؤثر امنیت را به منطقه شمال‌غرب کشور بازگرداند و گروهک‌های ضد انقلاب تا سال‌ها بعد نتوانستند اقدام مؤثری انجام دهند.

عصر کرد

پرده پنجم: قهرمان بم شهید کاظمی، مرد روزهای سخت بود و حضور و تدبیرش در زلزله بم، از یادها فراموش نشده است؛ حاج احمد و حاج قاسم، از اولین کسانی بودند که در آنجا برای کمک به مردم حاضر شدند و در حالی وارد فرودگاه بم شدند که این مکان بر اثر زلزله مخروبه شده بود؛ این دو سردار با آماده‌سازی فرودگاه بم، ناوگان نیروی هوایی سپاه را برای نجات زلزله‌زدگان بم، بسیج کردند؛ به گونه‌ای که هر 13 دقیقه یک هواپیما و یک هلیکوپتر پرواز می‌کرد و در مجموع 30 هزار مجروح با این ناوگان جابه‌جا شدند.
فیلم سینمایی «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیه‌کنندگی حبیب والی‌نژاد، برای اولین بار قصه‌ای ناگفته از 18 ساعت ابتدایی حادثه تراژیک زلزله بم و اقدامی قهرمانانه در این ساعات پُرالتهاب را روایت می‌کند.

عصر کرد

پرده ششم: آرزویی که برآورده شد شهید کاظمی در میانه سال‌های 1372 تا 1376 فرمانده قرارگاه حمزه بود و از 1376 تا 1379 فرماندهی لشکر 14 امام‌حسین را برعهده داشت؛ این شهید والامقام در فاصله سال‌های 1379 تا 1384 به عنوان فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران فعالیت می‌کرد و در سال 1384 به فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران منصوب شد تا اینکه در نهایت در روز 19 دی 1384 در سانحه سقوط هواپیمای داسو فالکن 20 به درجه رفیع شهادت رسید.

عصر کرد

کتاب‌هایی درباره شهید احمد کاظمی درباره شهید کاظمی کتاب «احمد» نوشته سیدعلی بنی لوحی توسط انتشارات راه بهشت منتشر شده و بسیار مورد استقبال قرار گرفته است؛ از دیگر کتاب‌های خوب درباره این شهید بزرگوار می‌توان به این عناوین اشاره کرد: «پرواز آخر: یادداشت‌هایی درباره شهید احمد کاظمی» نوشته محمدمهدی بهداروند از انتشارات شهید کاظمی، «پرواز در پرواز: خاطراتی از زندگی سردار شهید احمد کاظمی» نوشته عبدالرحیم سعیدی راد از انتشارات کتاب مسافر، «پرواز، همیشه» نوشته محمدرضا بایرامی از انتشارات همشهری، «نردبانی برای چیدن نارنج: بر اساس زندگی سردار شهید احمد کاظمی» نوشته کرامت یزدانی از انتشارات سوره مهر، «ما اهل اینجا نیستیم: مجموعه‌ای از خاطرات و سخنرانی‌های سردار سرلشکر پاسدار، شهید احمد کاظمی» نوشته جانمراد احمدی از انتشارات مجنون و «حکایت آن مرد آسمانی: خاطراتی از زندگی سردار سرلشکر پاسدار شهید حاج احمدکاظمی» گردآوری محمود جوانبخت از انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس.
وصیت نامه این شهید به شرح زیر است:
الله اکبر
اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اشهید ان علیاً ولی الله
خداوندا فقط می‌خواهم شهید شوم شهید در راه تو، خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزی شهادت می‌خواهم که از همه چیز خبری هست الا شهادت، ولی خداوندا تو صاحب همه چیز و همه کس هستی و قادر توانایی، ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تو کرمی کن، لطفی بفرما، مرا شهید راه خودت قرار ده. با تمام وجود درک کردم عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق.
کد خبر 827491

http://www.Kurd-Online.ir/fa/News/945348/از-نجف‌آباد-تا-خرمشهر؛-مسیر-پرافتخار-یک-مجاهد-بی‌همتا
بستن   چاپ