عصر کرد
مشکلی به نام ساختار قانون اساسی
چهارشنبه 28 آذر 1403 - 17:04:30
عصر کرد - تین نیوز |

عصر کرد

احزاب و جناح ها کجای سیاست ایرانند؟ عنوان نشستی بود که سه نگاه، سه جریان، سه سیاستمدار را در خبرگزاری خبرآنلاین گرد هم آورد.
به گزارش تین نیوز به نقل از گروه رسانه ای سازندگی، افرادی که در این نشست حضور داشتند، یکی سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران، ذیگری محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری و نفر سوم نیز محمود واعظی، قائم مقام دبیرکل حزب اعتدال و توسعه بود.
سه چهره ای که خودشان می گویند، گذر زمان نگاه های آنها را به هم نزدیک کرده است و البته این نزدیکی را می شد در گپ و گفت های بیرون از نشست رسمی هم مشاهده کرد. این سه چهره اصلاح طلب، اصولگرا و اعتدالی در روزی در این نشست گرد هم آمدند تا پاسخگوی سوالات محمد مهاجری، فعال رسانه ای اصولگرا و رسانه باشند که تهران خلوت بود و آلودگی هوا، شهر را نیمه تعطیل کرده بود.
سیدحسین مرعشی در این نشست گریزی به قدرتی که قوای مختلف دارند، زد و ضمن تاکید بر اینکه نباید سیاست را به نهادهای نظامی سپرد، گفت: باید کشور را به این سمت ببریم که چند حزب نیرومند در کشور ایجاد شود، برنامه داشته باشند، با هم رقابت کنند تا مشکلات کشور را حل کنند. در دکترین هم باید اولویت ایران، اقتصاد کشور شود.
به اعتقاد دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران، انقلاب خدماتی در کشور کرده و کارهایی رخ داده است. زیرا ایران مانند هر کشوری دیگر جزیی از جهانی است که تحت تاثیرگذاری و تاثیرپذیری است. ما باید ببینیم جایگاه ما در دنیا چه اتفاقی برایش رخ داده است. این که در داخل کار و خدمت کرده ایم و برق و آب و گاز را و دانشگاه را و خیلی مسائل را رسیدگی کرده ایم، نقاط مثبتی است. مشکلی که برای ما پیش آمده است این است که یک درصد خشکی های زمین در اختیار ماست، جمعیت ایران هم از سال 57 که انقلاب پیروز شده همواره یک درصد جمعیت دنیا بوده است. اقتصاد ایران در سال 1356 ، 1.2 درصد اقتصاد دنیا بوده است. یعنی ما 20 درصد از متوسط دنیا جلوتر بوده ایم. الان اگر براساس سرانه حساب کنیم، تبدیل شده ایم به چهاردهمین اقتصاد دنیا. یعنی نسبت به سال 56 یک سوم شده ایم. اگر براساس قدرت خرید محاسبه کنیم، شش دهم شده ایم. یعنی نصف.
مشکلی به نام ساختار قانون اساسی
سیدحسین مرعشی در ادامه سخنانش با تاکید بر اینکه نتیجه و کارکرد را مطلوب ارزیابی نمی کنم زیرا علت مفصل است، گفت: ولی می توانم دو سه مورد کوتاه بگویم. اولین مساله به ساختار قانون اساسی برگردد. در ساختار قانون اساسی برخلاف عرفی که در دنیا وجود دارد، قدرت با مسئولیت همراه نیست. در تمام دنیا هر کس که قدرت اصلی کشور است و نامش نخست وزیر ژاپن یا پاکستان یا صدراعظم آلمان یا رئیس جمهوری آمریکا یا فرانسه و … هر کس که قدرت اصلی را دارد، رئیس کابینه است. یعنی مسئولیت اداره کشور دارد. ما اینجا چون تصویر روشنی نداشتیم وقتی قانون اساسی را می نوشتیم، قدرت را در ولایت فقیه نهادینه و تایید کردیم و دولت را به ریاست کسی به نام رئیس جمهور داده ایم. جدایی قدرت و مسئولیت، اداره کشور را دچار مشکل کرده است. زمانی آقای محمدی گلپایگانی در معارفه یکی از فرماندهان ارتش یک جمله تاریخی را گفت که نیروهای مسلح مسئولیت شان با آقاست و همه مسائل شان حل است. من پیام دادم که مسئولیت همه مسائل کشور با آقاست. لذا بقیه مسائل را هم حل کنیم. وی افزود: پزشکی در ایران سازمان و نظام دارد. دانشگاه علوم پزشکی متولی سازمان غذا و دارو است. تمام داروهایی که در سراسر کشور در داروخانه ها عرضه می شود دارای قیمت معین است. شما می توانید قلم انسولین را در هر داروخانه ای با همان قیمتی بخرید که همه می فروشند. یک دانه داروی قاچاق هم در داروخانه های ایران نمی تواند عرضه شود چون نظامی به نام سازمان غذا و دارو دارید که داروها و غذای کشور را مدیریت می کند.
پزشکیان افتخار می کند برنامه ای نداشته است
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در ادامه و به عنوان دومین مساله از نقش احزاب گفت و خاطرنشان کرد: حال آقای جلیلی یک تشکیلاتی داشت اما آقای پزشکیان افتخار می کند و می گوید که حزبی نبوده و برنامه ای نداشته است، حزبی نبودن و بدون برنامه بودن برای اداره کشور مثبت نیست. سازمان سیاسی یعنی حزب، وقتی شما در کشور 150 حزب دارید، برای هماهنگی آنها، خانه احزاب درست می کنید که در هیچ جای دنیا نیست؛ این که نمی شود. احزاب باید وجود داشته باشند تا چند کار کنند. اولاً، باید برنامه های درازمدت داشته باشند، برنامه محور جلو بروند و کشور را براساس برنامه اداره کنند. دوماً، باید سیاست را مدیریت کنند. سوماً، باید تجربه ها را تجمیع کنند. لازم نیست کسی که 30 سال است وزیر بوده، همچنان وزیر بماند. اما این طور هم نیست کسی که 30 سال وزیر بوده الان کنار برود. او باید در قالب حزب بیاید و پشتیبان یک وزیر جوان باشد.
وی افزود: ایراد و مساله سوم و اصلی از نظر من دکترین است. دکترینی که از انقلاب و بعداً جنگ بیرون آمده است، مبارزه با استکبار است. این دکترین نمی تواند نیازهای روزافزون جامعه شما را برای رقابت با کشورهای منطقه یا جهان تامین کند. همان طور که در چین رخ داد و در این کشور تا قبل از آنکه دکترین خود را تغییر دهد، هیچ اتفاق مثبتی نمی افتاد. بالاخره آقای مائو آمد و برای آخرین کار، کشاورزی را به عنوان جهش بزرگ دولتی کرد. مواد غذایی تحت تاثیر این جهش بزرگ، آنقدر کم شد که چند ده میلیون نفر از گرسنگی مردند. مائو فهمید نمی شود و رها کرد و دکترین چین تغییر کرد. دکترین چین در زمان مائو این بود که قدرت چین به تعداد تانک، توپ، کلاهک هسته ای و سربازانش است. سپس دکترینی که آوردند این بود که قدرت چین، اقتصاد چین است. چین را ظرف 47 سال از سرانه 200 دلار برای هر نفر به 12 هزار دلار هر نفر رساندند.
موضوعی به نام قوه قضائیه یا قوه مقننه وجود ندارد
مرعشی با جمع بندی این سه مساله گفت: از داخل ساختار ما در قانون اساسی، تفکیک قوایی بیرون آمده است که در هیچ جای دنیا نیست. به نظرم اگر این طراح قانون از خاک بیرون بیاید و وضعیت ایران را ببیند، عذرخواهی می کند و می گوید، چنین قصدی نداشته است. موضوعی به نام قوه قضائیه یا قوه مقننه وجود ندارد. چنین رسمی در دنیا نیست. در قوه قضائیه قاضی مستقل است، ولی قوه قضائیه جدا از دولت نیست. وزیر دادگستری در دولت است. فرمانده کل قوا خودش رئیس دولت است.
به گفته او، تفکیک مسئولیت و این ساختار جواب نمی دهد و دیر یا زود باید برای کشور فکری کنیم. باید کشور را به این سمت ببریم که چند حزب نیرومند در کشور ایجاد شود، برنامه داشته باشند، با هم رقابت کنند تا مشکلات کشور را حل کنند. در دکترین هم باید اولویت ایران، اقتصاد کشور شود. تا زمانی که اقتصاد اولویت اول ایران نشود، در رقابت ها با کشورهای رقیب منطقه ای و سطح جهانی نمی توانیم جایگاه مناسبی برای ایران و مردم ایران رقم بزنیم.
وی در پاسخ به این سوال مهاجری که از مرعشی پرسید، در مورد ساختار که فرمودید، معتقدید در سیستم کنونی کشور، در قانون اساسی رهبری و قوه مجریه در طول همدیگر نیستند؟ گفت: حداقل جدای هم هستند. چه کسی گفته که قوه قضائیه از حاکمیت جداست؟ تزاحم ندارند. قدرت در ولایت فقیه است. من در دولت بوده ام و دیده ام که کابینه، رئیس را چطور ارتقا می دهد. وقتی کابینه شکل می گیرد، وزرا هر کدام نماینده یک بخش از مسائل و کارشناسی کشور هستند. رئیس به مسائل واقعی کشور آگاه شده و در جریانش قرار می گیرد. در خلأ نمی خواهد در مورد گزارش ها تصمیم بگیرد و پای کار است. الان در دولت می نشینیم و می گوییم 800 همت کسری بودجه داریم. می گوییم 20 هزار مگاوات کسری برق در تابستان داریم. می گوییم 70 میلیون مترمکعب روزانه گاز کم داریم. اینها واقعیت هایی است که حکم می کند، تصمیم برای کشور گرفته شود. اگر این تصمیم بخواهد گرفته شود، کابینه باید تقویت شود. نمی گویم تضاد دارند یا در طول هم نیستند.
چه کسی گفته که مجلس این مقدار اختیارات را داشته باشد؟
سیدحسین مرعشی ادامه داد: هر کس رئیس قوه قضائیه است، شورایی درست می کند و مانند دولت جلسه مسئولان قضا می گذارد. در دنیا قاضی مستقل است. چه کسی گفته که قوه قضائیه از حاکمیت جداست؟ چه کسی گفته که مجلس این مقدار اختیارات را داشته باشد؟
وی افزود: نمایندگی مجلس در تمام دنیا سمت است. جمع می شوند به نمایندگی از مردم قانونی تصویب می کنند و بعد سر کار و زندگی خود می روند. این مجلسی که درست کرده اید، مخل اداره کشور می شود. آن نماینده هم تقصیر ندارد و باید پاسخگوی مردم باشد. رفته قول داده و رای جمع کرده است و اگر بخشدار و فرماندار و رئیس اداره و مدیرعامل شرکت دولتی را از آدم های خود نگذارد، کسی جواب سلامش را نمی دهد. اگر بپذیریم که احزاب واقعی و نیرومند براساس نحله های فکری در کشور شکل بگیرند و نه براساس گروه و باند و اینها، اگر این احزاب شکل بگیرند، قانون انتخابات هم حزبی شود و تغییر کند، باید انتخابات تناسبی را هم بپذیریم. مثلاً خیلی از کشورها در دنیا فرد کاندیدا، یا باید از طرف حزب سیاسی معرفی شود، یا باید 5 درصد نماینده ها امضا دهند که کاندیدا شود. این طور نیست که هر کسی کاندیدای انتخابات شود. مرحله بعدی هم این است که باید انتخابات تناسبی را هم بپذیریم و اقلیت حذف نشود. در جاهایی مانند مجلس و شورای شهر باید همان رنگ وبوی جامعه را داشته باشند که برش جامعه هستند. اگر اکثریت با اصولگراست در مجلس هم اکثریت اصولگرا باشند و اقلیت هم در کنارشان باشند؛ همان طور که در جامعه هم هستند. در چنین فرضی چه اشکالی دارد که تندروها هم باشند. نکته این است که هر حزب و گروهی متناسب با وزن اجتماعی در سیاست دخالت کند. اصلاح طلب ها چند دسته هستند. حزب شان را مستقل می کنند، یا داخل حزب شان رقابت درون حزبی می کنند و یا حزب مستقل تشکیل می دهند.
به گفته مرعشی، یا تندروها نیز در رقابت های درون حزبی اصولگرایان سهم خودشان را از حزب می گیرند، یا یک حزب دیگر درست می کنند. اینکه الان مشکلی وجود دارد، بخشی از خصلت هایی است که به طور طبیعی در انقلاب جزو لوازم بوده است. انقلابیون همیشه باید همه چیز را مطالبه می کردند تا به نتیجه برسند. این خصلت برای بعد از انقلاب هم وجود داشته است و هر کدام از ما که قدرت را در دست گرفتیم، می خواستیم همه چیز را به دست بیاوریم. به آن حدی که بوده، قانع قائل نبوده ایم. به نظرم اگر ما به این اصل توجه کنیم که نظام سیاسی سازمان می خواهد، بخشی از این سازمان قانون گذاری است و قوانین و نهادهای ناظر و داوری را تعیین می کند. یکجا دولت و وزارت کشور و هیات های انتخابات است و نظامات انتخابات را تعیین می کنند. یکجا سازمان سیاسی جامعه است که آنها را باید احزاب جمع کنند. اگر این را بپذیریم، مدیریت تندروها کار پیچیده ای نیست.
اتفاق مثبت بهار عربی
مرعشی به این گزاره که همه دوست دارند بگویند اتفاق سوریه سریع افتاد، اشاره و ادامه داد: یک عده می گویند، اتفاق سوریه 13 سال با تاخیر رخ داد. 13 سال این پرونده باز بوده است. در مواجهه با سوریه در داخل سیاستمداران ایران، اختلاف دیدگاه از ابتدا وجود داشته است که ایران چقدر به مساله ورود کند. دوستان می گویند بدون اینکه دولت های قانونی کمکی از ما بخواهند، کمک مستشاری نمی کنیم. معنی اش این نیست که مداخله کنیم. به گفته او در بهار عربی، یک اتفاق خیلی مثبت رخ داد که هیچ کس به آن نپرداخت. مراکش اولین تظاهراتی که راه افتاد؛ پادشاه 50 نفر از معارضین را دعوت کرد و گفت، قانون اساسی جدید بنویسید. شریعتمداری و فرماندهی کل قوا برای من و اداره کشور با شما مردم. مجلس تشکیل دهید و کشور را اداره کنید. تا الان هم سه دوره انتخاباتش برگزار شده و دولت های موفقی روی کار بوده اند و ثبات در کشورشان وجود داشته است.
وی با بیان اینکه آیت الله هاشمی گفت که اسد جا به جا شده و فاروق الشرع جانشین او شود، گفت: این بحث در میان سیاستمداران خیلی جدی بود. اول داعش نبود و تظاهرات مخالفین اسد در داخل بود. از قبل هم ساختار مذهبی و قومی سوریه و خاندان آقای اسد، علویان سنی بودند که 25 درصد جمعیت بودند. 75 درصد جمعیت غیرعلویون بودند. اینها سال ها به اتکای حزب بعث، قدرت را در سوریه در دست گرفتند. وقتی این اتفاقات افتاد، عده ای از سیاسیون گفتند باید بین معارضین و اسد توافقی شکل بگیرد و به سمتی برویم تا دولت ائتلافی شکل بگیرد و به سمت دعوای شدیدتر نرود. یا مرحوم هاشمی خیلی صریح نظرشان را دادند که حزب بعث را حفظ کنیم ولی اسد جابه جا شده و یکی مثل فاروق الشرع جانشین او شود. اینها نظرات روی میز بود. یک بار از سردار سلیمانی پرسیدم که بهتر نبود به جای درگیری هایی که این همه آدم کشته شده و 6.5 میلیون نفر آواره شدند؛ توافقی بین اسد و معارضین می شد و دولت ائتلافی شکل می گرفت؟ ایشان گفتند ما موافق بودیم و بهترین راه حل بود اما اردوغان دخالت کرد و نگذاشت این رخ دهد.
نباید سیاست را به نهاد نظامی سپرد
نکته دیگری که دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران مطرح کرد که باید از قضیه سوریه درس گرفت این بود که نیروی نظامی و نیروی مسلح به خصوص نیروی مسلحی که مانند سپاه ایدئولوژیک بوده و قدرت و عزتش قدرت همه ماست، در اینکه باید قوی و نیرومند باشد و نیازهایش تامین شود نباید تردید کرد. ولی هیچ وقت نباید سیاست را به نهاد نظامی سپرد. نیروی نظامی باید تحت کنترل سیاستمداران باشد. ما در سیاست های منطقه ای در یک دوره ای سیاست را هم به نهاد نظامی سپردیم و جواب نداد. برای این بود که نیروی نظامی کارکرد سیاسی ندارد. وی افزود: یک نیروی سیاسی به همه ابزارها نگاه می کند. ابزار نظامی، سیاسی و فرهنگی خود را به کار می گیرد. همه نفوذ سیاسی خود را به کار می گیرد و همه ابزارهای جامعه را به کار می گیرد. فرض اولیه را کنار بگذاریم که در عمل نشد و ترکیه نگذاشت بین معارضین و اسد ائتلافی ایجاد کنیم. حزب بعث به عنوان حاکمیت بمانند و اسد به دلیل موضعی که مردم دارند، کنار رفته و یکی دیگر جای او بیاید.
مرعشی خاطرنشان کرد: رفتیم و مبارزه ای شکل گرفت و سردار سلیمانی هم جنگید، روسیه هم کمک کرده و پوشش هوایی را تامین کرد و آقای اسد تثبیت شد. اگر فرمان دست سیاستمداران بود، اعراب فردای روزی که اسد بر سوریه مسلط شد از او به عنوان عضو اتحادیه عرب دعوت کردند، وقت مصالحه اسد با معارضین بود. این هم تجربه جالبی در جهان عرب وجود دارد که درس آموز است. 55 سال پیش سلطان قابوس در عمان با کمک ایران و امکاناتی که هلی کوپترهای کبرا که برایش ایجاد کردند، جنگجویان چپ را شکست داد. روز بعد از مسلط شدن، سلطان قابوس، تعدادی از آنها را از زندان آورد و پرسید چه کار بعد از سرنگونی من می خواستید انجام دهید؟ یکی می گفت، می خواستم بهداشت را درست کنم و دیگری آموزش وپرورش را گفت. سلطان قابوس گفت، بیایید در دولت این کار را بکنید. 5 تا از معارضین را در دولت آورد و 55 سال است که عمان با ثبات اداره می شود. این آقای بن علوی که 45 سال وزیر خارجه بود یکی از جنگجویان همان ظفار است. آقای بشار اسد روز بعد از تسلطش بر سوریه باید باقی مانده مسائل را با سیاست حل می کرد و تا آخر به نظامی گری تکیه نمی کرد. این جهت را یا ما و روسیه باید به او می دادیم، یا خودش می فهمید.
19 سال است اقتصاد ایران گروگان پرونده هسته ای است
سیدحسین مرعشی در انتهای نشست افزود: نکته آخر این است که یادتان باشد اقتصاد، صحنه های جنگ را هم تحت تاثیر قرار می دهد. در تحلیل بودجه ایران برای جنگ، خیلی عجیب بود که در 6 سال از 8 سال دفاع مقدس مان، بودجه زیادی به جنگ نداده بودیم. چون به اندازه کافی مهمات خریداری شده در دهه 50 را استفاده می کردیم. دو سال آخر که مجبور شدیم مهمات و سلاح بخریم، در جنگ کم آوردیم. امروز هم می گویم تحریم های اقتصادی ایران، کاهش درآمدی ایران و بحرانی که برای روسیه در اوکراین پیش آمده در سقوط اسد نقش تعیین کننده داشت. اقتصاد مهم است.
وی تاکید کرد که ما عنصری به نام زمان را باید در تصمیمات خود لحاظ کنیم. آقای باهنر به گذشته برگردیم، فرض کنیم گروگان گیری دانشجویان خط امام در 13 آبان 58 کار درستی بوده است. رفتیم و گرفتیم و ابهت آمریکا را از بین بردیم و آمریکا هم هیچ غلطی نتوانست بکند. 40 روز با 440 روز برای کشور تفاوت می کرد. همان کاری که در 440 روز کردیم را در 40 روز می کردیم. 440 روز اقتصاد ایران را گروگان سفارت نمی کردیم. مرعشی گفت: 19 سال است که اقتصاد ایران گروگان پرونده هسته ای است. یک سال، دو سال، سه سال یک اقتصاد در تحریم می رود و مقاومت می کند و از گردنه هایی عبور می کند. مگر می شود 19 سال اقتصاد این کشور را گروگان هسته ای بگیریم و در سوریه موفق از آب دربیاییم و متحدان مان سقوط نکنند؟ اقتصاد مهم است و همه صحنه ها را تحت تاثیر قرار می دهد. قبل از اینکه بقیه کارهایمان خراب شود، اقتصاد را درست کنیم. راه دیگری نداریم.

عصر کرد

15 نفر آدم در مجلس پیدا نمی کنیم که از منافع خود دست بردارند
محمدرضا باهنر، دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری هم در این نشست گفت: همین الان از 200 نماینده موجود در مجلس فارغ از اصلاح طلب، اصولگرا بودن آنان، بپرسیم که چند نفر از شما سیاست های اقتصاد مقاومتی را خوانده اید؟ از آنهایی که خوانده اند بپرسیم چند نفر از شما فهمیده اید؟ سوم اینکه حالا که خوانده و فهمیده اید حاضرید به رغم منافع منطقه، صنف، دسته و حزب خود برای اجرای اقتصاد مقاومتی قیام کنید که باید اجرا شود؟ باهنر افزود: نماینده ها حتماً به من نقد خواهند کرد ولی فکر نمی کنم 15 نفر آدم در مجلس پیدا کنیم که از منافع خود در منطقه، حزب و گروه شان دست بردارند و بگویند اقتصاد مقاومتی اجرا شود. اینکه سیاست های اقتصاد مقاومتی دقیق است یا نیست را کاری ندارم. مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره بسیاری از سیاست های کشور، سیاست های کلی را وضع کرده است؛ آن را خدمت حضرت آقا تقدیم کردیم و ایشان هم ابلاغ کرده اند. اما بسیاری از این سیاست ها روی زمین است. اصلاً مشخص نیست مخاطب آن کیست. اگر این سیاست ها را اجرا کرد چه اتفاقی می افتد و اگر آن را اجرا نکرد چه اتفاقی رخ می دهد.
همچنین باهنر گفت: ما نمی گوییم دولت، رهبر شود. می گوییم رهبری، دولت شود. یعنی ساختارهای تصمیمات کلانی که کشور می گیرد باید ساختار اجرایی داشته باشد. اولاً، تصمیمات را درست و مطابق واقعیات بگیرد. ما وقتی یک کشور 500 میلیارد دلاری هستیم، نباید صدا وسیما و مجلس، مردم را تهییج کنند که باید مانند یک کشور هزار میلیارد دلاری زندگی کنید. ما 500 میلیارد دلار بیشتر نیستیم و وضعیت کشور چنین است. به گفته باهنر، عذرخواهی می کنم اما امروز تریبون مجلس را که باز می کنید از بای بسم الله تا تای تمّت آخر مطالبات غیرممکن را دارند. وزرا هم بعضاً مطالبات غیرممکن دارند. آقای وزیر می گوید 3 میلیون مسکن می خواهم بسازم؛ خب با چه امکانات و پولی؟ یا بانک ها باید امسال به 300 هزار زوج جوان 300 میلیون وام دهند، بانک ها ناترازند. یعنی مرتب مطالبات غیرممکن را تصویب کرده و تبلیغ می کنیم و بعد می گوییم مردم راضی باشند. مردم هم می گویند شما ناکارآمد هستید. این بحثی که آقای مرعشی می فرمایند در ساختار حکومتی؛ چند وقت پیش بعد از بیانیه گام دوم مصاحبه کردم. گفتم واقعاً خدمات زیادی انجام شده است. در برخی ساختارهای قانون اساسی باید تجدیدنظر کنیم.
دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری درپاسخ به این سوال محمد مهاجری درخصوص وجود تعارض بین قوا و درون تشکیلات گفت: بحث تعارض نیست، بحث این است که ساختارها قابل تجدیدنظر است. اینجا هم اصلاح کنم و ممکن است برخی از آقایان دوست نداشته باشند. آخرین اصل قانون اساسی ما می گوید، اصول قانون اساسی به غیر از اصولی که متضمن اسلامیت و جمهوریت تظام است بقیه اصول قابل تجدیدنظر است. بارها عرض کردم خیلی از کشورهای دموکراتیک را داریم که دو مجلسی هستند. یک مجلس عوام بوده و با مردم صحبت می کند، وام گرفته جابه جا می کند و دانشجو منتقل می کند. یک مجلس هم ملی است. در همین مجلس شورای اسلامی خودمان شاید 10 درصد نماینده ها را نداشته باشیم که حاضر باشند که منافع منطقه خود را فدای منافع ملی کنند، چاره ای هم ندارند. اگر نماینده کرمان به چیزی رای دهد که ملی باشد ولی به ضرر کرمان باشد، اگر این طور رای دهد، فردا که به کرمان رفت با لنگه کفش از او استقبال می کنند. چاره ای ندارد. خاستگاه این نماینده ها منطقه ای، قومیتی و صنفی است. اگر مجلسی داشتیم که ملی بود و فقط وظیفه اش این بود که دنبال منافع ملی باشد، اینگونه نبود.
ماجرای پخش جلسات شورای قوه قضائیه علیه برجام
در ادامه نشست احزاب و جناح ها کجای سیاست ایرانند؟ محمود واعظی، قائم مقام دبیرکل حزب اعتدال و توسعه از ماجرای پخش جلسات شورای قوه قضائیه علیه برجام و از لزوم سرمایه گذاری خارجی گفت. او در پاسخ به این سوال که شما در دولتی بودید که شاید بیشترین درگیری ها با برخی نهادهای حاکمیت در آن وجود داشت، نکته ای در این مورد دارید که تزاحم هایی که در سر راه کارهای اجرایی دولت وجود داشت چه اندازه مشکلات برای کشور ایجاد کرد؟ گفت: مطلبی که در ارتباط با این نهادها یا قوه مزاحم بود را تایید می کنم. قوای مزاحمت ایجاد می کردند. یک زمانی بود که آنچه تلویزیون از جلسه هفتگی شورای قوه قضائیه با حضور رئیس دستگاه قضا منتشر می کرد علیه برجام و سیاست خارجی بود. یک بار از یکی از اعضای آن جلسه سوال کردم که شما فقط درمورد مسائل سیاست خارجی، برجام و هسته ای در جلسه صحبت می کنید؟ گفت خیر در مورد خیلی از مسائل دیگر حرف می زنیم. گفتم آن چیزی که بیرون می آید این است.
وی افزود: درباره مجلس صحبت خیلی دقیقی است. اگر یکی از اعضای دولت بخواهد در یکی از کارهایی که مربوط به خود مجلس است، دخالت کند، خیلی به آنها برمی خورد. اما خودشان در تمام 4 سال در کارهای دولت دخالت می کنند. نه اینکه قانون گذاری کنند، از انتصاب بخشدار در فلان روستا گرفته تا معاون وزیر و هر کار دیگری که می کنند. نمونه های متعددی داشته ایم؛ لذا می خواهم بگویم بحث درستی است. واعظی گفت: حتماً باید سرمایه گذار خارجی داشته باشیم. سرمایه گذار خارجی تکنولوژی پیشرفته برای شما می آورد. آن کمپانی و آن شرکت بزرگی که در ایران سرمایه گذاری می کند و تکنولوژی می آورد، مدیریت هم برای شما می آورد. چطور است که در فوتبال و بسیاری ورزش ها وقتی می خواهیم با دنیا رقابت کنیم، می بینیم شکست مان در این زمین تعیین می شود و ما الان شکست خورده ایم. چون شکست را لمس می کنیم، سریع دنبال این می رویم که مربی بیاوریم و کسی که بازی را تحلیل کند، می آوریم. آدم های مختلف می آوریم تا از آنها یاد بگیریم و از دنیا عقب نیفتیم. اقتصاد ما هم همین است.
به اعتقاد قائم مقام دبیرکل حزب اعتدال و توسعه، اگر اقتصاد را از نظر پیچیدگی و علمی با ورزش مقایسه کنیم بسیار پیچیده تر است. چرا نباید از دیگران استفاده کنیم؟ بر این اساس نیازمند این هستیم که مدیریت صحیح را اعمال کنیم از تکنولوژی پیشرفته استفاده کنیم و سرمایه گذار خارجی جذب کنیم. اگر بخواهیم به اهداف برنامه برسیم. این اتفاق چه زمانی می افتد؟ زمانی که همه در کشور بگویند، اولویت توسعه اقتصادی کشور است. توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی، فرهنگی، رفاه و معیشت مردم را هم به دنبال دارد.

http://www.Kurd-Online.ir/fa/News/933652/مشکلی-به-نام-ساختار-قانون-اساسی
بستن   چاپ