پیوندی فراتر از یک ازدواج
سیاسی
بزرگنمايي:
عصر کرد - ایسنا / خواهرزاده جلال آلاحمد میگوید: ازدواج جلال آلاحمد و سیمین دانشور، تنها یک ازدواج معمولی نبود، بلکه موهبتی بود که به رشد فکری و هنری ادبیات معاصر منجر شد.
محمدحسین دانایی، خواهرزاده جلال آلاحمد به مناسبت سالروز تولد سیمین دانشور، در هشتم اردیبهشت 1300 شمسی در یادداشتی با عنوان «پیوندی فراتر از یک ازدواج» به تأثیرات سیمین دانشور و جلال آلاحمد بر یکدیگر و تأثیر روابط آنان بر ادبیات معاصر پرداخته است.
بازار

او در یادداشت خود که برای انتشار در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «سیمین دانشور و جلال آلاحمد معروفترین و مؤثرترین زوج ادبی ایران در دوران معاصر هستند. این دو نویسنده در فروردین 1327 با یکدیگر آشنا شدند ، کتابهای خودشان را به یکدیگر اهدا کردند (تصویر) و ازدواجشان در سیام فروردین 1329 هم پیوندی بود فراتر از یک ازدواج معمولی، چون روابط شخصی، فکری و هنری آنان، تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم گسترده و چندسویهای داشت و عملاً باعث شد که عصر تازهای در ادبیات معاصر آغاز شود.
![]()
این یادداشت نگاهی گذراست به تأثیرات این دو نفر بر رشد شخصیتی و ادبی یکدیگر و همچنین تأثیر روابط آنان بر ادبیات معاصر:
جلال آلاحمد و سیمین دانشور گرچه از خاستگاههای متفاوتی برخاسته بودند، ولی هر دو تن به مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه حساس بودند و توجهی ویژه به این مسائل داشتند. این نقطه عطف موجب شده بود که دنیای پیرامون خود را مشترکاً ببینند و تجربه کنند، اما به سبک و قلم خودشان، به نقد مسائل اجتماعی بپردازند: آلاحمد با قلمی تند و بیپروا و زهردار و دانشور با قلمی احساسیتر و هنرمندانهتر.
به علاوه، پیوند آنان موجب شده بود که سیمین دانشور در بستر روابط و مناسبات اجتماعی آلاحمد، در فضای مردسالارانه دهههای 30 و 40 شمسی حضور یابد، صدای زنانه خاص خود را پیدا کند و سرانجام به «بانوی ادبیات داستانی» تبدیل شود. جلال آلاحمد نیز تحت تأثیر نگاه زنانه و متعادل همسرش، توانست از سیاستزدگیهای افراطی و فضای خشن مردسالارانه دهههای مزبور فاصله بگیرد، افق فکری خود را وسیعتر و غنیتر سازد و با سبک و سیاقی هنرمندانه، وارد عرصه ادبیات شود و به نقد مسائل اجتماعی بپردازد. رگههای روشنی از این تأثیر و تأثر متقابل را میتوان در آثار ادبی آنان دید. به عنوان نمونه، رمان «سووشون» که شاهکار دانشور است، آکنده از دغدغههای اجتماعی، فرهنگی و هویتی، همراه با موضعگیری در برابر حضور نیروهای خارجی است. آلاحمد هم در اثر معاشرت فکری با سیمین دانشور، در بسیاری از آثار خود، همچون «نفرین زمین» و «مدیر مدرسه»، با نگاهی عمیقتر و انسانیتر به دنیای پیرامون خویش پرداخته و به نتایج هنرمندانهتری دست یافته است.
به این ترتیب، آن تفاوت خاستگاه خانوادگی و این نقطه عطف فکری موجب شدهاند که آنان مکمل فکری یکدیگر باشند، چون هر کدام جهان را از زاویهای دیگر میدیدند و این تنوع دیدگاه، باعث غنای آثار هر دو نفر میشد و مآلاً ادبیات معاصر را هم گستردهتر میکرد. از سوی دیگر، ازدواج رازآمیز و همزیستی نادر این زن و مرد نویسنده و روشنفکر، موجب شده بود که آنان به نمادی از پیوند فکری و هنری تبدیل شوند و نسل جوانتر جامعه روشنفکری کشور از آنان الگوگیری کند. برای اثبات این گزاره، روایتی معتبرتر از گفتارها و نوشتارهای خود آنان نسبت به یکدیگر نیست:
دانشور درباره آلاحمد: «جلال به من نوشتن یاد نداد، اما به من یاد داد خودم باشم. من اگر چیزی شدم، مدیون جلالم. او باور داشت که یک زن هم میتواند فکر کند و بنویسد.»
آل احمد درباره دانشور: «سیمین برای من نه تنها همسر، که رفیق و همکار بود. ما با هم درد وطن داشتیم. اگر من تندتر میرفتم، او آهستهتر و عاقلانهتر مرا همراهی میکرد.»
دانشور درباره همکاری با آلاحمد: «جلال و من زیاد با هم بحث میکردیم. گاه مخالف بودیم، اما همیشه میفهمیدیم که هر دو، از درد یک خاک مینویسیم.»
آلاحمد درباره تأثیر دانشور: «سیمین آینهای بود که وقتی به آن نگاه میکردم، میدیدم چقدر میشود در میان غوغای حرفهای روشنفکری، دل آدمی را هم دید.»
بنابراین، میتوان گفت که ازدواج جلال آلاحمد و سیمین دانشور، تنها یک ازدواج معمولی و یک پیوند شخصی نبود، بلکه موهبتی بود که به رشد فکری و هنری خود آنان و غنای ادبیات معاصر منجر شد.
-
يکشنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۵:۵۸
-
۸ بازديد
-

-
عصر کرد
لینک کوتاه:
https://www.asrekurd.ir/Fa/News/993309/