فرشاد مومنی: با این سیاستهای نابخردانه ارزی سال 1404 خدا به مردم و تولید رحم کند! / به نام اسلام، به اندیشه های منحطی اتکا کردیم / رهبران انقلاب اندیشه ای توسعه گرا و اراده ای صادق برای تحقق وعده هایشان داشتند
سیاسی
بزرگنمايي:
عصر کرد - در آخرین نشست از سلسله نشستهای بررسی «فروپاشی رژیم پهلوی » دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان، ضمن بررسی دیدگاه هایی که برخی از پژوهشگران با سه رویکرد «سلطنت طلبانه»، «مارکسیستی» و «بازارگرایانه» نسبت به انقلاب اسلامی ارائه داده اند، یادآورشد: باید حواسمان باشد که همان طور که اکنون هر انسان منصفی از ما انتظار دارد درباره دوره پهلوی یا قاجار انصاف را رعایت کنیم و نقاط قوت آنها را بگوییم، همه باید این انصاف را درباره جمهوری اسلامی هم مطالبه کنند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
این طور نباشد که ما به گونه ای حرف برنیم که گویی در جمهوری اسلامی فقط و فقط کارهای منفی شده است. اگر ما بخواهیم نجات پیدا کنیم باید نقاط قوت و ضعف را عالمانه و منصفانه بررسی کنیم.
این استاد دانشگاه معتقد است: یکی از عمیق ترین و مهلکترین ضربه هایی که ما از این ناحیه خوردیم این است که مارکسیستها همواره بر حسب علائق ایدئولوژیکشان عمیق ترین و عالمانه ترین نقدها را به نظام سرمایه داری وارد کردند. حکومت ایران، به واسطه آن جلوگیری در فهمش از پویایی های سرمایه داری و اقتضائات مواجهه خردورزانه با آن پس افتاده، منفعلانه و بانقصهای بزرگ عمل کرده و به طور مشخص از کانال اجرای توصیه های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی عملا خدمتگزار آنها شده است در حالی که اگر اجازه می دادند مارکسیتها، آزادانه آرای علمی شان را در حیطه اقتصاد مطرح و منتشر کنند، جامعه و حکومت بسیار سود می برد.
وی طرح ژنریک دارویی را که بعد از پیروزی انقلاب در دستور کار دولت قرار گرفت را یکی از تصمیمات مهم دولت وقت عنوان کرد و با اشاره به دستاوردهای آن، گفت: به محض اینکه در ایران بعد از جنگ، برنامه تعدیل ساختاری در دستور کار قرار گرفت، در زمینه دارو یکی از اولین طرحهایی که زیر سوال برده شد، طرح ژنریک دارویی بود.
این استاد دانشگاه به تشریح آرای استیگلیتز در نقد اندیشه بازار پرداخت و یادآورشد: هر جا که به ساحت مفت خوارگی، رباخواری و دلالی جسارت می شود، اسم آن را سرکوب می گذارند. مثلا اگر دولت کمی اهتمام داشته باشد که قیمت بعضی از کالاها و خدمات تغییر نکند می گویند دست از سرکوب قیمت بردار، اما اگر این سرکوب درباره مزد نیروی کار اتفاق بیفتد، آنها هرگز از این لفظ استفاده نمی کنند. در حالی که تمام قیمت ها در کشورهای صنعتی با صلاحدیدهای سیاسی و به صورت تنظیم گرانه موضوعیت پیدا می کنند و بازار رقابت کامل در طول تاریخ بشر فقط در کتابهای درسی بوده است.
متهم کردن و پرونده سازی، گرهی از توسعه نیافتگی ایران باز نمی کند به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی، در چهارمین نشست از سلسله نشستهای فروپاشی رژیم پهلوی و وقوع انقلاب اسلامی با عنوان «گونه شناسی ارزیابی ها از دوران پس از فروپاشی رژیم پهلوی» سخن می گفت، با بیان اینکه مسائل اندیشه ای، نیازمند برخورد اندیشه ای است و تخطئه کردن و برچسب زدن و متهم کردن و پرونده سازی، گرهی از توسعه نیافتگی ایران باز نمی کند، اظهارداشت: ما به شدت به گفت وگوهای با ضابطه و مبتنی بر روش علمی نیاز داریم.
برخوردهای تعصب آلود کمر ایران را شکسته است باید خود را از این چنبره رها کنیم وی با بیان اینکه همه یا هیچ دیدن و برخوردهای مطلق انگارانه و تعصب آلود و متکی به منافع نامشروع و ضدتوسعه ای، کمر ایران را شکسته است و ما باید خود را از این چنبره رها کنیم، تاکید کرد : اکنون هم اگر بخواهیم نقدی از دوره پهلوی کنیم، آماج حمله هایی قرار می گیریم که در این زمینه ها، جمهوری اسلامی از بعضی از زوایا، بدتر کرده است. پاسخ ما این است که ما اکنون درباره عبرت آموزی از دوره پهلوی صحبت می کنیم، اینها اصلا با هم منافاتی ندارد و اگر بنا به ارزیابی عملکرد دوران جمهوری اسلامی باشد، عالمی که از شرافت حرفه ای و حریت اخلاقی برخوردار است، موظف است نقایص و کاستی های جمهوری اسلامی را هم شرافتمندانه بیان کند، اما در عین حال، باید حواسمان باشد که همان طور که اکنون هر انسان منصفی از ما انتظار دارد درباره دوره پهلوی یا قاجار انصاف را رعایت کنیم و نقاط قوت آنها را بگوییم، همه باید این انصاف را درباره جمهوری اسلامی هم مطالبه کنند. این طور نباشد که ما به گونه ای حرف برنیم که گویی در جمهوری اسلامی فقط و فقط کارهای منفی شده است. اگر ما بخواهیم نجات پیدا کنیم باید نقاط قوت و ضعف را عالمانه و منصفانه بررسی کنیم.
در تداوم و استمراربخشی، به دستاوردها ناتوان بودیم مومنی یادآور شد: مردم ایران تنها نمونه ثبت شده در قرن بیستم هستند که در طی یک قرن، سه جنبش اجتماعی فراگیر، با عنوان انقلاب مشروطیت، انقلاب اسلامی و ملی شدن نفت را برای برون رفت از دورهای باطل توسعه نیافتگی شکل دادند و هر سه دستاوردهای مقطعی خارق العاده داشتند، اما تداوم پیدا نکردند. باید بر این نکته تمرکز کنیم که چرا این ناکامی ها رخ داده است. هر سه مقطع، دستاوردهای شگرف و خارق العاده ای رخ داده اما ما در تداوم و استمراربخشی، ناتوان بودیم. باید کمک کنیم قفلهای معرفتی که مانع آن است را برطرف کنیم و بعد سراغ موانع سیاسی، اجتماعی و بین المللی آن برویم.
وابستگی غیرمتعارف و مونتاژکاری افراطی در دوره پهلوی وی به بخشهایی از کتاب «سیر اندیشه اقتصادی در ایران عصر پهلوی»، نوشته محمدرضا نفیسی اشاره کرد که در آن نشان داده شده ظرفیت فکری اهل علم در صورت بندی مسائل اقتصادی دوره پهلوی، به دلیل نقصهای بنیادی روش شناختی برای اعتلابخشی یه اقتصاد ایران کافی نبوده است، به تشریح دیدگاه های «جهانگیر آموزگار» درخصوص دیدگاه های فکری اداره اقتصاد ایران در دوره قبل و بعد از انقلاب پرداخت و گفت: در قله رونق صنعتی پهلوی، توان تولید صنعتی ایران، این بود که از کانال کل درآمدهای صادراتی صنعتی ایران، حداکثر می توانسته مواد اولیه مورد نیاز سه روز تولید صنعتی ایران را تامین کند که نشان دهنده وابستگی غیرمتعارف و مونتاژکاری افراطی است که بخش اعظم ارزش افزوده ایجاد شده در فعالیتهای صنعتی را به دلیل خصلت مونتاژکارانه و وابسته اش، به خارج از کشور بر می گردانده است.
در 10 سال اول انقلاب اندازه زیرساختهای فیزیکی توسعه روستایی 11.5 برابر شد این اقتصاددان ضمن انتقاد از دیدگاه هایی که متعصبانه درباره میراث دوره پهلوی قضاوت می کنند، به کتاب ناصرپاکدامن، استاد دانشگاه تهران، درخصوص ابعاد بزرگ مرگ و میر در ایران در طول جنگ جهانی دوم اشاره کرد و با بیان اینکه این میراث دوره پهلوی بود، ادامه داد: برای اولین بار در تاریخ ایران است که با اینکه یکی از طولانی ترین جنگها رخ داده، حتی یک مورد ثبت شده ناشی از قحطی و اپیدمی در طول جنگ هشت ساله وجود ندارد. نمی توانیم این افتخار بزرگ را نادیده بگیریم که در 10 ساله اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با وجود همه محدودیتها، اندازه زیرساختهای فیزیکی توسعه روستایی نسبت به آنچه که از رژیم پهلوی تحویل گرفته شده، 11.5 برابر شده است. این نشان می دهد که جهت گیریهای بعد از پیروزی انقلاب به طور کامل معطوف به عدالت اجتماعی بوده ست و تمام متفکران توسعه می گویند برای حمله موثر و اعتلابخش به فقر باید نقطه عزیمت را مناطق روستایی قرار داد. این افتخار بزرگی برای ما است و اگر بخواهیم به این فهرست ادامه دهیم ، باید دهها مورد دیگر را هم اضافه کنیم.
اندیشه استوار توسعه گرا و اراده ای صادق برای تحقق وعده ها میان رهبران انقلاب وجود داشت به گزارش جماران، مومنی خاطرنشان کرد: در اثر تصمیم شورای انقلاب، که یکی از افتخار آمیزترین تصمیمات است، نقش آفرینی رانت نفتی در اقتصاد ایران، در 10 ساله اول پس از انقلاب، به کمتر از یک سوم این سهم در دوره قبل از آن رسید. اینها نشان می دهد که یک اندیشه استوار توسعه گرا و یک اراده صادقانه برای تحقق وعده ها در میان رهبران انقلاب اسلامی وجود داشته است و اگر کسی بخواهد به ایران و آینده آن خدمت کند، باید بر این تمرکز کند که چرا آن تداوم پیدا نکرد.
ایجاد محدودیهای فکری برای اندیشه ورزان مارکسیست یکی از بزرگترین خطاهای حکومت ایران در دوره جمهوری اسلامی بود این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه مارکسیستهای ایرانی خارج از کشور، تقریبا در تراز سلطنت طلبان تلاش فکری در زمینه ارزیابی کارشناسی درباره دوره بعد از انقلاب داشتند، کار مشترک «فرهاد نعمانی» و «سهراب بهداد» را از جمله پژوهشهای قابل توجه این متفکران اقتصادشناس مارکسیست ایرانی عنوان کرد و گفت: معتقدم ایجاد محدودیهای فکری برای اندیشه ورزان مارکسیست یکی از بزرگترین خطاهای حکومت ایران در دوره جمهوری اسلامی بود. یکی از عمیق ترین و مهلکترین ضربه هایی که ما از این ناحیه خوردیم این است که مارکسیستها همواره بر حسب علائق ایدئولوژیکشان عمیق ترین و عالمانه ترین نقدها را به نظام سرمایه داری وارد کردند. حکومت ایران، به واسطه آن جلوگیری در فهمش از پویایی های سرمایه داری و اقتضائات مواجهه خردورزانه با آن پس افتاده، منفعلانه و بانقصهای بزرگ عمل کرده و به طور مشخص از کانال اجرای توصیه های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی عملا خدمتگزار آنها شده است در حالی که اگر اجازه می دادند مارکسیتها، آزادانه آرای علمی شان را در حیطه اقتصاد مطرح و منتشر کنند، جامعه و حکومت بسیار سود می برد.
برخورد با مارکسیستها با مشی رهبران انقلابمان هم مغایرت تامه دارد به نام اسلام، به اندیشه های منحطی اتکا کردیم مومنی با تاکید بر اینکه برخورد با مارکسیستها با مشی رهبران انقلابمان هم مغایرت تامه دارد، به اظهارات مطهری درباره اینکه حتی در دانشکده الهیات هم برای معرفی اندیشه مارکسیستی باید عالمترین باورمندان به مارکسیسم بیایند، ادامه داد : سیره علمای ما این بود و داغ و درفش و خمیرکردن کتاب در رویه اسلامی نبود. مطهری نشان می دهد که دورانهای افول اندیشه اسلامی، دقیقا دوران هایی بوده که شبه خوارج که با آزادی اندیشه برخوردهای فیزیکی و قهرآمیز به نام اسلام حکومت می کردند. اندیشه هایی مانند طالبان و داعش به اسم اسلام، حیثیت اسلام را مخدوش می کنند. بسیار متاسفم که ما اندیشه های رهبرانی در تراز مطهری را کنار گذاشتیم و به اندیشه های منحطی به نام اسلام اتکا کردیم و باب اندیشه ورزی آزادانه را بر روی اهل خرد و دانایی بسته ایم. قطعا زیان بیننده اصلی این خطای راهبردی حکومت ایران و نظام اندیشه ورزی ایران بوده است.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه نباید فراموش کرد که نگاه افراطی ایدئولوژی زده در کارهای «فرهاد نعمانی» وجود دارد و بدیهی ترین و قابل دفاع ترین کارهایی که در 10 ساله اول بعد از انقلاب شده را به دلیل اینکه با ایدئولوژی آنها ناسازگار بوده، ندیده اند، تصریح کرد: از درون ایئوئولوژی آنها بر نمی آمده که رهبران انقلاب، ملاطفت آمیزترین و همدلانه ترین رویکردها را به طبقه کارگر صنعتی ایران داشته باشند، در حالی که اولین تصمیم شورای انقلاب، بعد از پیروزی انقلاب این بوده که حداقل دستمزد را تا سه برابر افزایش داده است. این موضوع با تحلیلهای ارتودکسی مارکسیستی آنها با همه احترام و ارزشی که برای مقام علمی و تلاشی که برای روشن کردن بخشهایی از واقعیت علمکرد اقتصادی ایران داشتند نادیده گرفته شده است.
طرح ژنریک دارویی یکی از پرافتخارترین کارها در 10 سال اول پس از انقلاب مومنی، طرح ژنریک دارویی را یکی از پرافتخارترین کارهایی که در 10 سال اول پس از انقلاب شده، عنوان کرد که کانون اصلی تمرکزش قطع ید از کمپانی های فراملیتی دارویی بود و افزود: متاسفانه در تجربه سیاستگذاری صنعتی در ایران، نه تنها قدر آن اقدام خارق العاده بعد از پیروزی انقلاب دانسته نشد، بلکه تا توانستند لگد زدند و اکنون هم تا می توانند مانع تراشی می کنند که این طرح به معنای دقیق کلمه، ملی، توسعه گرا و معطوف به عدالت اجتماعی شکست بخورد . طرح ژنریک دارویی و قطع ید از فراملیتی های داروساز بسیار حیاتی و نشان دهنده این بود که متخصصان حیطه سیاستگذاری پزشکی طرفدار انقلاب اسلامی چقدر زمان آگاه بودند. با وجود اینکه هشت سال از 10 سال اول انقلاب را در اقتصاد جنگی سپری کردیم، قیمت اسمی دارو به قاعده جاری، با لحاظ کردن سهم تورم در آن، در سال 1368 از قیمت اسمی دارو در 1356 هنوز ارزان تر بود. طرح ژنریک چنین معجزه ای را رقم زد.
هنوز هم استانداردهای کنترل کیفیت بخش دارویی ایران قابل اعتنا است وی به کیفیت داروهایی که در آن دوره در ایران ساخته می شد اشاره کرد و با بیان اینکه در کل سالهای جنگ تمام تستهایی که توسط سازمان بهداشت جهانی انجام می شده کیفیت مورد تائید را نشان داده و ما چند جایزه بین المللی دراین باره داشته ایم، توضیح داد: افت کیفیتی که گاه اکنون در داروها با آن مواجه می شویم، به دو شوک برون زا و درون زا برمی گردد. در شوک برون زا، به واسطه تحریم ما برای دسترسی به مواد اولیه باکیفیت به مشکل برخورد کردیم و شوک درون زای فاجعه آمیز بعدی مربوط به شوک نرخ ارز است. شوک نرخ ارز، به واسطه اینکه قیمت تمام شده داروها را به طرز غیرمتعارفی افزایش داده است، تولیدکننده های دارو به واسطه درگیر بودن با آمیزه ای از محدودیتهای ناشی از تحریم و محدودیتهای ناشی از ناتوانی در تامین سرمایه در گردش مورد نیازشان به واسطه جهشهای فاجعه آمیز نرخ ارز، به سمت مواد اولیه کم کیفیت رفته اند . اما من تا آنجا که می دانم، هنوز هم استانداردهای کنترل کیفیت در بخش دارویی ایران قابل اعتنا است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در دوره تعدیل ساختاری که شوک درمانی سکه رایج سیاستگذاری در ایران شده، سهم آن بخشی از جمعیت، که فقط از ناحیه هزینه های کمرشکن درمان به زیر خط فقر افتادند نسبت به دوره جنگ بین سه تا هفت برابر افزایش پیدا کرد. خیلی جالب است، به محض اینکه در ایران بعد از جنگ، برنامه تعدیل ساختاری در دستور کار قرار گرفت، در زمینه دارو یکی از اولین طرحهایی که زیر سوال برده شد، طرح ژنریک دارویی بود. علی بهشتی دهکردی که در دوره جنگ، مدیر بهداشت و درمان سازمان برنامه بود، واقعا متفکری منصف و کارشناسی زبده بود. او هیچ نوع پیش داوری هم درباره طرح ژنریک نداشت اما وقتی مافیاهای متصل به فراملیتی ها شروع کردند که زیر آب طرح ژنریک را بزنند، او دستور داد که در حیطه مدیریت بهداشت و درمان سازمان برنامه، مطالعه ای درباره نیک و بد این طرح شود. یکی از یافته های این مطالعه نشان داده بود که اگر این طرح انجام نمی شد، برای پاسخگویی به نیازهای دارویی کشور در سال 1368 باید حداقل سالانه 13 تا 14 میلیارد دلار برای واردات دارو کنار می گذاشتیم. در حالی که در کل سالهای بعد از پیروزی انقلاب تا پایان جنگ، کل هزینه ارزی بخش سلامت ایران، هرگز بالاتر از 500 میلیون دلار نشده بود. یعنی به جز آن آثار رفاهی، این صرفه جویی ارزی نیز وجود داشت. متاسفم که آنچنان ناتوانی وجود دارد که از نقاط قوت خودشان هم نمی توانند دفاع کنند؛ چرا که در سایه برنامه منحوس تعدیل ساختاری، خود تیشه به ریشه این نقاط افتخارآمیزش می زند.
مومنی، پژوهش های «جهانگیر آموزگار» و «محمدرضا سوداگر» که از دو زاویه سلطنت طلبی و مارکسیستی به جمع آوری داده ها و برخی تحلیهایی پرداخته اند را خارق العاده دانست اما در عین حال آنها را در اسارت علائق ایدوئولوژی زده شان توصیف کرد و ادامه داد: گروه سوم از کسانی که در این زمینه کار کرده اند، «بازار باورها» هستند که شمار آنها از دو گروه اولی، زیاد تر است. دوره هنرنمایی ها و نقش آفرینی آنها در مدیریت اقتصادی کشور به دوره پس از جنگ بر می گردد. کتاب «جهانی سازی و مسائل آن» یکی از باکیفیت ترین و عمیق ترین و بااستنادترین دستاوردهای اندیشه ای ژوزف استیگلیتز است که کارنامه اعمال سیاستهای تعدیل ساختاری را در کشورهای درحال توسعه به نمایش می گذارد.
به گزارش جماران، رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد اظهارداشت: در این کتاب می گوید درباره آموزه بازارگرایی واقعیتی وجود دارد و این آموزه بر فروضی از بیخ و بن غیرواقعی بنا شده است. استیگلیتز می گوید بنابراین برای متقاعدکردن روشنفکران و رهبران کشورهای در حال توسعه برای استفاده از این آموزه در اداره اقتصادشان که منافع قدرتهای بزرگ را تامین کنند، ناگزیر هستند به شیوه های مختلف دستکاری ذهن مخاطبان دانشگاهی و رهبران و سیاستگذاران در کشورهای در حال توسعه و صنعتی روی آورند. ایشان حدود 10 گونه از دستکاری ذهن توسط بازارگراها را در این کتاب معرفی کرده که همه آنها قابل توجه است. چرا که همه آنها برای به اسارت دراوردن اقتصاد ایران، همزمان مورد استفاده قرار می گیرد.
به تضعیف ارزش پول ملی، اصلاح نرخ ارز می گویند! وی به ایده فردریک لیست اشاره کرد که در آن می گوید اقتصاددانان بازارگرا وقتی به آن قله پیشرفت صنعتی رسیدند، آن نردبان حمایت گرایی را که از آن بالا آمدند را با لگد کناری پرت کردند و شروع به انتقاد از آن کردند و خاطرنشان کرد: استیگلیتز می گوید آنها به جز وارونه کردن حقیقت، به دروغ گویی های آشکار هم متوسل می شوند. آنها الفاظ آبرومند را مصادره می کنند. برای نمونه در گنجیه دانش اقتصاد ، تضعیف ارزش پول ملی، جزء پرمفسده ترین و فاجعه سازترین ابزارهایی است که در تاریخ بشر شناخته شده است اما بازارگراها در ایران اسم آن را اصلاح نرخ ارز گذاشته اند . استیگلیز در این کتاب، می گوید آنها هیچ لفظی را به اندازه آزادی مصادره نکردند و به استعمار نکشیدند.
هر جا به مفت خوارگی، رباخواری و دلالی جسارت می شود، اسمش را سرکوب می گذارند مومنی ادامه داد: هر جا که به ساحت مفت خوارگی، رباخواری و دلالی جسارت می شود، اسم آن را سرکوب می گذارند. مثلا اگر دولت کمی اهتمام داشته باشد که قیمت بعضی از کالاها و خدمات تغییر نکند می گویند دست از سرکوب قیمت بردار، اما اگر این سرکوب درباره مزد نیروی کار اتفاق بیفتد، آنها هرگز از این لفظ استفاده نمی کنند. می گویند قیمت گذاری دستوری را متوقف کنید، اما آنجا که رانتهای بزرگ و ضدتوسعه ای با عنوان آزادسازی تجاری و یا خصوصی سازی انجام می شود، مگر غیردستوری انجام می شود اما یک بار نمی بینم که عزیزان به این دستور اعتراضی داشته باشند اما اگر بگوییم از کانال قیمت گذاری دلخواه مبنی بر قانون جنگل، دولت اندکی جلوی زیاده خواهی های مفت خوارها را بگیرد، عزیزان می گویند تا کی باید در این اقتصاد قیمتهای دستور عمل کند!؟
تمام قیمتها در کشورهای صنعتی با صلاحدیدهای سیاسی و به صورت تنظیم گرانه موضوعیت پیدا می کند بازار رقابت کامل در طول تاریخ بشر فقط در کتابهای درسی بوده است این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی به اندیشه میردال اشاره کرد که در تاکید می کند تمام قیمتها در کشورهای صنعتی با صلاحدیدهای سیاسی و به صورت تنظیم گرانه موضوعیت پیدا می کند، اما شدت اعمال تنطیم گری در قیمت کالاها با یکدیگر متفاوت است، یعنی آنجا که اجازه عملکرد به نیروهای بازار داده می شود، همه تحت کنترل تنظیم گرانه دولت قرار دارد ، گفت: سرکوب قیمت زمانی موضوعیت پیدا می کند که شما یک بازار رقابت کامل داشته باشید ، تمام متفکران علم اقتصاد می گویند بازار رقابت کامل در طول تاریخ بشر فقط یک جا رخ داده و آن هم در کتابهای درسی بوده است. ما هرگز در طول تاریخ بشر، چیزی به اسم بازار رقابت کامل تجربه نکردیم . بسیار جالب است که در جامعه ای که نهادهای پشتیبان بازار به طرز فاجعه آمیزی ضعیف است، می گویند اگر جلوی زیاده خواهی ها را بگیرید، اسمش مواجهه دستوری با قیمتها می شود.
بدنه کارشناسی در دیوان سالاری اداری به طرز وحشتناکی تضعیف شده مومنی در عین حال افزود: انکار نمی کنم که به دلیل ویژگیهای خاص اقتصاد سیاسی ایران، بدنه کارشناسی در دیوان سالاری اداری ایران به طرز وحشتناکی تضعیف شده اما ماجرا به دستوری بودن یا دستوری نبودن برنمی گردد، قاعده گذاری های بی کیفیت، چه در مجلس و چه در دولت، می تواند اختلالهای بزرگ ایجاد کند اما ما باید به همان اعتراض کنیم و نه اینکه در چارچوب ایدئولوژی بازار و بر اساس یک سلسله اوهام الفاظی را به تعبیر استیگلیتز مصادره کنیم. استیگلیتز می گوید آنها به جز مصادره الفاظ، تبحر فوق العاده ای در خلط مفاهیم دارند و خیلی از موارد خود را به فراموشی می زنند و با بی توجهی از مسائلی عبور می کنند. علاوه بر اینها اراده سازمان یافته ای برای رواج کلیشه های نادرست دارند.
به اسم بازارگرایی انبوهی از آدرسهای عوضی داده می شود یک بار نمی بینید که نقش میان تهی شدن، افول و سقوط تولید ملی در تورم فعلی ایران برجسته شود به گزارش جماران، رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان بر اینکه استیگلیتز می گوید در ربع قرن گذشته هر جا که در چارچوب بنیادگرایی بازار، حرف از آزادی مطرح می شود، منظورشان آزادگذاشتن گرگها است و حکومتگران و مردم باید نسبت به این مساله هشیار باشند، خاطرنشان کرد: مهم ترین عامل اینکه ایران پنجاه سال است که در مهار تورم دو رقمی ناتوان است، این است که به اسم بازارگرایی انبوهی از آدرسهای عوضی داده می شود. در تبیین هایی که به اسم بازارگرایی در ایران می شود، یک بار نمی بینید که نقش میان تهی شدن، افول و سقوط تولید ملی در تورم فعلی ایران برجسته شود. آدرسهای غلط می دهند و در مقام تبرئه نقش رباخوارها و بانکهای خصوصی و سوداگرها و دلالها، بخش اعظم ماجرای تورم در ایران را به کسری مالی دولت نسبت می دهند.
اولین علت تورم در ایران شوک درمانی است مومنی به پژوهش دکتر عباس شاکری، استاد اقتصاد دانشگاه، اشاره کرد که تاکید می کند رتبه نخست در توضیح تورم در ایران به نقش آفرینی شوک درمانی و رتبه دوم به طرز عمل بانکهای خصوصی و رتبه سوم به کسری مالی دولت و شیوه تامین بر می گردد، و اظهارداشت: به اسم بازارگرایی در ایران، دو عامل اولی را عزیزان به کلی حذف کرده اند. خیلی سخت است که در این شرایط بگوییم این فقط نادانی تئوریک است و به منافع برنمی گردد.
تمسک به بازارگرایی در یک اقتصاد عقب مانده از نوآوریهای فناورانه، منجر به زمین گیر شدن و حرکت به سمت وابستگی به قدرتهای بزرگ خواهد شد استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی، ادامه داد: از زمان فردریک لیست، گفته شده که تمسک به بازارگرایی در یک اقتصادی که از جریان نوآوریهای فناورانه دنیا عقب مانده است، منجر به زمین گیر شدن این اقتصاد و حرکت به سمت وابستگی به قدرتهای بزرگ خواهد شد. اگر حکومت گرامی می خواهد عبرتی بگیرد به آخرین گزارشهایی که بانک جهانی منتشر کرده مراجعه کند تا ببیند که با وجود شرایط جنگی، سهم ایران در تولید جهانی از سهم جمعیتی اش بیشتر بود اکنون سهم تولیدش به حدود یک، پنجم سهم جمعیتی اش رسیده است. یعنی چنین زمین گیری و بدبختی بزرگی در اثر تن در دادن به این آموزه منحط و فاجعه ساز گریبان ایران را گرفته است. وجه دیگر این زمین گیری که ما را به اسارت خود درآورده این است که داده های آماری بانک جهانی می گوید حدود 85 درصد از کل صادرات ایران همچنان صادرات مواد خام و اولیه است. این بازارگرایی مبتذل ما را اسیر کرده و به دوران پیشاقاجار پرتاب می کند. می گوید این در حالی است که میانگین جهانی این نسبت در دنیا حدود 29 درصد است.
به گزارش جماران، مومنی اضافه کرد: بانک جهانی می گوید میانگین سهم صادرات کالاهای ساخته شده در دنیا حدود 71 درصد است، در حالی که این نسبت برای ایران، به حدود 15 درصد رسیده است. ما در اثر این بازارگرایی مبتذل دچار انحطاط شدیم.
اگر برای تولیدکننده ها صدای هم تراز تجارت ایجاد نکنید نمی توانید توسعه ایجاد کنید وی با تاکید بر ضرورت توجه به نقش تعیین کننده توزیع عادلانه قدرت و ثروت در بهبود عملکرد اقتصادی، گفت: تاریخ اقتصادی ایران نشان می دهد در هر سطحی که ما به سمت توازن بخشی میان نیروهای اجتماعی و رابطه آنها با حکومت حرکت کردیم، دستاوردهای قابل اعتنا ایجاد شده است. در کشوری که سهم تعداد کارگاه های قسمت بازرگانی و تجارت در شکلهای مختلف بیش از 5 برابر تولیدکننده ها است، اگر به اندازه تجار و واسطه ها و واردکننده ها برای تولیدکننده ها صدای هم تراز ایجاد نکنید نمی توانید توسعه ایجاد کنید.
مومنی، ایجاد این صدای هم تراز برای تولیدکننده ها را در دوره مهندس موسوی و وزارت دکتر حسن عابدی جعفری اقدامی بی نظیر عنوان کرد و گفت: در این دوره، آقای دکتر جعفری برای اولین بار در تاریخ اقتصادی ایران، یک معاونت پشتیبانی از تولید در وزارت بازرگانی ایجاد کردند و گفتند که بازرگانی ما باید در خدمت تولید باشد. کار بزرگ دیگر ایشان این بود که صنوف تولیدی را از صنوف توزیعی تفکیک کردند و جایگاهی هم تراز برای آنها در نظر گرفتند. اگر این کار نشده بود، امکان نداشت که ما بتوانیم بحرانهای سال 65 به بعد را آن گونه افتخارآمیز پشت سر بگذاریم . داده های سالنامه آماری اتاق بازرگانی نشان می دهد تعداد اعضای تاجر اتاق ایران نسبت به اعضای صنعتگرش 2.7 برابر است و این نسبت در اتاق تهران 4.6 برابر است.
هر میزان توزیع قدرت قطبی تر شده، فاجعه ها گریبان ایران را گرفته وی با بیان اینکه هر میزان توزیع قدرت قطبی تر شده، فاجعه ها گریبان ایران را گرفته و در میان ان فاجعه ها، گسترش و تعمیق فساد و انحطاط در کیفیت محیط زیست ایران، به صورت عریان تر متجلی شده است، اظهارداشت: کتاب «روایت یک فروپاشی» که به همت دکتر رئیس جعفری تالیف و تدوین شده، با استناد به داده های تاریخ شفاهی هاروارد، در بررسی چرایی سقوط رژیم پهلوی منحصر به فرد و فوق العاده است. بررسی دلایل مشترک آرا و نظرات آنها که تحصیلات اقتصادی و همزمان مسئولیت کلیدی در رژیم پهلوی داشتند انحطاط و سقوط در رژیم پهلوی را در قالب این موارد نشان می دهد؛ تن در ندادن ساختار قدرت به برنامه، استبداد رای و تضعیف قانون اساسی و ذایل کردن رویه های دیوان سالارانه باکیفیت و میان تهی کردن نظام دیوان سالاری، تن در ندادن ساختار قدرت به انضباط مالی که مهم ترین نیروی محرکه فساد بوده است، انتقادناپذیری افراطی و بی توجهی به نظرات کارشناسی در کل ساختار قدرت، اهتمام به کارهای نمایشی، ظاهرسازانه و پرهزینه و دورشدن از اصلاحات بنیادی نهادی، اتخاذ سیاستهای فسادزا و ذایل کننده اعتماد و سرمایه اجتماعی.
در ساختار قدرت ایران، برخی قصد غربت می کنند و دروغ می گویند! به گفته مومنی؛ در ساختار قدرت ایران، برخی قصد غربت می کنند و دروغ می گویند! شاید یکی از بزرگترین دستاوردهای تاریخ سیاسی ایران، تابلوی دروغ ممنوعی بود که در انتخابات سال 88 مطرح شد. کاش عزیزان آن را آویزه گوش کنند. کاش مجلس ما قانونی می گذراند که اگر مقام مسئولی دروغ گفت چه تنبیه هایی متوجه او شود.
به طور افراطی به دیدگاه های کارشناسی بی توجهی می کنند خدا رحم کند، سیاستهای نابخردانه ارزی دولت چه برسر مردم و تولید خواهد آورد! وی با بیان اینکه عزیزان به طور افراطی به دیدگاه های کارشناسی بی توجهی می کنند، اضافه کرد: درباره این سیاستهای نابخردانه ارزی که دولت محترم درپیش گرفته و خدا رحم کند که سال 1404 چه بر سر مردم و تولیدکننده ها خواهد آورد، گفتم که شما این سیاست را اجرا کنید، اما برای آن مقاماتی که این سیاست را توجیه و اجرا می کنند، تنبیهی در نظر بگیرید. وقتی افتضاح ها و فاجعه آفرینی های این سیاستها روشن می شود، عزیزان مردم را تنبیه می کنند. اگر به آن کسانی که با جهل و نادانی و فساد و تسخیرشدگی برای این سیاستهای منحط بستر سازی می کنند، جایزه ندهند ، کاری هم به آنها ندارند! اگر خدای ناکرده مجلس هم بر این سیاستهای غلط شوک درمانی صحه بگذارد، امیدواریم دستگاه های نظارتی ما و خصوصا قوه قضائیه این بار دیگر آن اشتباه فاجعه آمیز 1401 را مرتکب نشوند.
-
شنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۵:۳۳
-
۸ بازديد
-
![](/images/komen.png)
-
عصر کرد
لینک کوتاه:
https://www.asrekurd.ir/Fa/News/961959/