تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
مقالات
بزرگنمايي:
عصر کرد - آخرین خبر /مرا چشمیست خونافشان ز دست آن کمانابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو
هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش
که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو؟
رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم
هزاران گونه پیغام است و حاجب در میانْ ابرو
روان گوشهگیران را جبینش طرفه گلزاریست
که بر طرف سمنزارش همیگردد چمان ابرو
دگر حور و پری را کس، نگوید با چنین حسنی
که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو
تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
اگر چه مرغ زیرک بود، حافظ در هواداری
به تیر غمزه صیدش کرد، چشم آن کمانابرو
-
سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۹:۰۷
-
۱۰ بازديد
-
-
عصر کرد
لینک کوتاه:
https://www.asrekurd.ir/Fa/News/846396/